ایمانوئل کانت فیلسوف شهیر آلمانی، در مبانی اندیشه خود، به بحث اخلاق توجه کرده است. وی با ترسیم منظومه فکری خود، بر این باور است که اخلاق مداری فراتر از هر گونه امر طبیعی یا مافوق طبیعی است. وی با تلاشی که در راستای خلوص اخلاق به انجام رسانده، بر این رای حکم کرده که تنها و تنها اراده خیر است که می تواند به دور از هر شائبه غیر اخلاقی باشد. علامه طباطبایی نیز از جمله فیلسوفان مسلمانی است که در آموزه های خود، بر موضوع اخلاق مداری تاکید فراوان کرده است. علامه در مقایسه با کانت، از مرحله ای متعالی تر در اخلاق، سخن به میان می آورد. بررسی مبادی اخلاق در دیدگاه های علامه و کانت، ما را به فهم صحیح تری از جایگاه اخلاق در نزد ایشان نیز رهنمون می کند. هدف تحقیق در این پژوهش مقایسه مبادی اخلاقی از دیدگاه ایمانوئل کانت و محمد حسین طباطبایی می باشد. روش تحقیق بکار رفته در این پژوهش روش توصیفی-تحلیلی می باشد، نتیجه حاصل این پژوهش این است که، از نظر هر دو متفکر، علم اخلاق، علم تجربی صرف نیست، روش تحقیق در حوزه اخلاق و اخلاق شناسی در نزد هر دو متفکر غیرتجربی است، از جهتی می توان غایت اخلاق را در هر دو نظریه خود آدمی دانست(اعم از سطح فردی یا اجتماعی)، اما در نزد طباطبایی مراتبی از اخلاق مطرح است که معطوف به وصول به امری ماورای خود است مانند خداوند، طباطبایی اخلاق را دارای اقسامی می داند از قبیل اجتماعی، دینی خاص و عام ولی در نزد کانت اخلاق تنها در یک سطح مطرح شده است و از اقسامی برخوردار نیست، هر دو در اخلاق شناسی به دنبال یافتن مبادی و مبانی اخلاق هستند، اما در کانت این مبادی صوری است ولی در طباطبایی بیشتر مفهومی است، در نزد هر دو متفکر تکلیف با فضیلت دارای تفاوت است.اینکه حسن و قبح ها از جانب شرع و دیانت تعریف و تعیین می شوند مورد قبول طباطبایی و کانت نیست. این اعتبارات یا عقل عملی آدمی است که بنیاد و قواعد اخلاقی را تعریف و تعیین و تنظیم می کند، هر دو اندیشمند، طباطبایی و کانت به درجات در افق خودبنیادی و خودآیینی قرار دارند
Text of Note
The famous German philosopher Immanuel Kant, in the foundations of his thought, has paid attention to the discussion of ethics. By drawing his system of thought, he believes that morality is beyond any natural or supernatural thing. In his efforts for the purity of morality, he has ruled that the only good will that can be free from any immoral flaws. Allameh Tabatabai is also one of the Muslim philosophers who has emphasized the issue of morality in his teachings. Compared to Kant, Allameh speaks of a higher stage in morality. Examining the principles of ethics in the views of Allameh and Kant leads us to a more correct understanding of the place of ethics in their eyes. The purpose of this study is to compare ethical principles from the perspective of Immanuel Kant and Mohammad Hossein Tabatabai. The research method used in this research is descriptive-analytical method. The statistical population of this research is: various first-hand and second-hand sources available, including books, articles, journals and reputable scientific sites. The method of collecting information was document mining and regular receipt and compilation. The results of this research follow the research questions as follows: Kant and Allameh Tabatabai have differences regarding the principles of ethics, Kant considers the principles of ethics from previous synthetic propositions that are the product of human reason and Tabatabai considers the principles of ethics to worldly issues and The other attributes
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
Principles of ethics according to Allameh Tabatabai and Immanuel Kant