تجزیه و تحلیل و مدلسازی بیابان زایی در محدوده ی پیرامونی دریاچه ی ارومیه در بازه ی زمانی (1379- 1397)
First Statement of Responsibility
فاطمه خدائی قشلاق
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
برنامه ریزی و علوم محیطی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۰
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۲۰۳ص.
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
ژئومورفولوژی گرايش مخاطرات ژئومورفولوژیک
Date of degree
۱۴۰۰/۰۳/۲۶
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
بنا بر تعریف¬های رسمی، هر اکوسیستمی که در معرض تخریب و کاهش زیست توده (بیوماس) اعم از گیاهی و جانوری قرار گیرد، در معرض بیابانی شدن است به عبارت دیگر بیابان¬زایی، بر هم خوردن تعادل خاک، پوشش گیاهی، هوا و آب در مناطق خشک و نیمه خشک می¬باشد که استمرار این شرایط، کاهش یا نابودی کامل توان بیولوژیک اراضی، از بین رفتن شرایط مساعد زندگی و افزایش مناظر ناخوشایند بیابانی را در پی خواهد داشت. رساله¬ی حاضر با هدف پایش و مدلسازی وقوع پدیده¬ی بیابان¬زایی در محدوده¬ی مرزبندی شده اطراف دریاچه ارومیه در بازه¬ی زمانی (1379- 1397) برابر با (2000-2018 میلادی) صورت پذیرفت. در بخش اول، اقدام به بررسی روند وقوع بیابان¬زایی با استفاده از شاخص¬های طیفی معرف بیابان¬زایی شامل پوشش گیاهی تفاضلی نرمال شده، آلبدوی سطحی و شاخص تسلدکپ با سه مؤلفه میزان نمناکی، ضریب روشنایی، میزان سبزینگی در قالب زوج شاخص¬های طیفی شد. بر طبق نتایج، افزایش01/5 درصدی مساحت کلاس خطر شدید، افزایش 47/11درصدی مساحت کلاس نسبتا شدید، افزایش 12/6 درصدی مساحت کلاس متوسط و کاهش 17/9 درصدی کلاس خطر ضعیف و کاهش 43/13 درصدی مساحت کلاس خطر بدون بیابان¬زایی را می¬توان به نفع وقوع پدیده¬ی بیابان¬زایی تفسیر کرد. بنابراین، وقوع پدیده¬ی بیابان¬زایی در طی سال¬های آماری 2000 تا 2018 دارای روند صعودی بوده است. در بخش دوم اقدام به مدلسازی روند وقوع بیابان¬زایی با استفاده از سه مدل مدالوس، رگرسیون لجستیک و مدل ترکیبی مدالوس – رگرسیون لجستیک شد. بر طبق نتایج حاصل از ارزیابی میزان خطای نسبی و موفقیت نسبی درجه¬ی تناسب مدل¬ها، مدل ترکیبی حاصل از تلفیق دو مدل رگرسیون لجستیک و مدالوس با عملگر فازی با کسب پایین¬ترین میزان خطای نسبی (34/11) و بالاترین درصد موفقیت نسبی (77/68)، کارایی بهتری در به تصویر کشیدن وضعیت محدوده¬ی مورد مطالعه از لحاظ وقوع پدیده¬ی بیابان¬زایی دارد. معیار آب¬زیرزمینی و شاخص¬های میزان هدایت الکتریکی میزان کلر آب، میزان جذب سدیمی آب زیرزمینی اصلی¬ترین عامل تسریع و تشدید کننده بیابان¬زایی در محدوده¬ی مورد مطالعه است. بعد از معیار مذکور، معیارهای اقلیم با شاخص خشکی، معیار درصد پوشش گیاهی، معیار خاک با شاخص میزان هدایت الکتریکی بیشترین تاثیر در وقوع بیابان¬زایی را دارا هستند
Text of Note
According to official definitions, any ecosystem that is exposed to biomass degradation, both plant and animal, is prone to desertification. In other words, desertification is the waste of existing balance between soil, vegetation, air, and Water in arid and semi-arid regions, and the continuation of these conditions will lead to a reduction or complete destruction of the biological potential of the lands, the loss of favorable living conditions, and an increase in unpleasant desert landscapes. The present study was conducted with the aim of monitoring and modeling the occurrence of desertification in the surrounding area of Lake Urmia in the period 1379-1397 (2000-2018).In the first part, By the use of spectral indicators of desertification including normalized differential vegetation, surface albedo and Tasselled Cap index with three components: Wetness, brightness coefficient, and greenness in the form of index pairs was investigated.According to the results, an increase of 5.1 percent in the area of severe hazard class, an increase of 11.47 percent in the area of relatively severe class, an increase of 6.12 percent in the area of the middle class and a decrease of 9.17 percent in the area of low risk and a decrease of 13.43 percent in the non-desertification, can be interpreted in favor of the occurrence of desertification. Therefore, the occurrence of desertification phenomenon during the statistical years 2000 to 2018 has had an upward trend. In the second part, the process of desertification was modeled using three models of Medalus, logistic regression and the combined model of Medalus - logistic regression. According to the results of evaluating the relative error rate and relative success of the degree of The degree of fit of the models, the combined model obtained by combining two logistic regression models and medalus with fuzzy operator with the lowest relative error rate (11.34) and the highest percentage Relative success (68.77) has a better efficiency in depicting the situation of the studied area in terms of the occurrence of desertification phenomenon. Groundwater criteria and indicators especially, Water Electric conductivity, chlorine index of underground water, Sodium adsorption ratio, drought index, Percentage of vegetation, have high Impact on the occurrence of desertification.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
Analysis and modeling of desertification in the surrounding area of Lake Urmia in the period of time (2000-2018)