بررسی تطبیقی میزان باور به نگرشهای روشنفکری در میان دبیران علوم پایه و علوم اجتماعی کردستان
First Statement of Responsibility
/خالدشیخی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: علوم انسانی و اجتماعی
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۲۰۳ص.
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
CONTENTS NOTE
Text of Note
فاقد pdf
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
جامعهشناسی
Date of degree
۱۳۸۶/۰۶/۲۵
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
بحث مربوط به روشنفکر و وظایف روشنفکری از جملهی مباحث داغ در میان اندیشمندان امروز جهان سوم است چیزی که چند دهه پیشتر در مغرب زمین شروع گردید و به سرعت رواج یافت . علل پیدایش این گفتمان در غرب ، وجود مسائل و مشکلات آن جوامع و نیاز به تبیین وظیفهی روشنفکران در قبال آن مسائل بود . بر همین اساس اندیشمندان علوم مختلف و به ویژه علوم اجتماعی در این زمینه مطالعات گستردهای را آغاز و تئوریهای متفاوتی را طرحریزی نمودند تا جایی که امروزه صدها کتاب و مقاله در دسترس علاقهمندان این حوزه میباشد . هرکدام از تئوریسینهای علوم اجتماعی با توجه به پارادایم مورد علاقهی خود تعریفی خاص از روشنفکر ارائه نموده و شاخصهای ویژهای را برای روشنفکری ذکر کردهاند و هر روز بر اثر نیازها و مسائل جدید مطالعات تازهای صورت گرفته و شاخص های بیشتری اضافه میگردد .تا آن جا که از این پژوهش برآمده است از جانب نظریهپردازان علوم اجتماعی بیش از ۵۰ شاخص برای روشنفکری ذکر گردیده است که میزان تأکید بر هر کدام از آنها و تعداد افرادی که بر هر شاخص تأکید میورزند تفاوت وجود دارد . لذا در این میان ۱۰ شاخص که مورد تأیید اکثریت آنان قرار گرفته است انتخاب و میزان باور دبیران کردستان به این ۱۰ شاخص مورد مطالعه قرار گرفت تا از طریق آن ، میزان باور دبیران علوم اجتماعی به عنوان شاگردان غیر مستقیم این نظریه پردازان مورد بررسی قرار گیرد . لذا پژوهشگر تلاش نموده است که به بررسی و مطالعهی تطبیقی میزان باور به این شاخصهای دهگانه در میان دبیران کردستان بپردازد . بنابراین هدف از پژوهش حاضر این است که باور دبیران به شاخصهای ایجابی و سلبی روشنفکری سنجیده شود . سنجش میزان باور آنان به شاخصهای : خود-انتقادی ، انتقادگرایی ، توجه به ارزشهای نهایی ، توجه به مشکلات دیگران ، کارفکری مداوم و مستمر ، تولید و پالایش فرهنگ ، اعراض از جزم اندیشی و دگم شدن ، ثبات رأی ، استفاده از تخصص خود برای حل مسائل دیگران ، و عدم گرایش به دستگاه سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است . این پژوهش عمدتا بر اساس دیدگاه : ژان پل سارتر ، ادوارد سعید ، میشل فوکو و یورگن هابرماس صورت گرفته است . اگر چه از افراد دیگری هم جهت تأکید بر آن شاخص ها مطالبی آورده شده است . روش به کار گرفته شده در این تحقیق از نوع روش ترکیبی) پیمایشی ، اسنادی و (... بوده است . از ابزار اندازهگیری پرسشنامه برای گردآوری اطلاعات نمونهی آماری که به صورت نمونهگیری خوشهای انتخاب شده بودند ، استفاده گردید .برای بررسی نتایج از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است که آزمونهای مورد استفاده شامل t مستقل و آزمون آنالیز واریانس میباشد . نتایج بیانگر آن است که دبیران علوم اجتماعی نسبت به علوم پایه باور بیشتری به این شاخصهای دهگانه دارند که این میزان ۶۰ درصد در برابر ۴۰ درصد بود یعنی در ۶ شاخص دبیران علوم اجتماعی و در ۴ شاخص دبیران علوم پایه باور بیشتری داشتند . در مورد باور به این شاخصها بین جنسیت ، وضعیت تأهل ، وضعیت استخدام ، شهر محل خدمت ، سابقهی تدریس ، قومیت ، مذهب ، مدرک تحصیلی ، مدرک تحصیلی پدر و میزان درآمد دبیران تفاوت معنیداری وجود نداشته است . تنها جایی که تفاوت دیده شد در مورد متغیر مدرک تحصیلی مادر دبیران بود به این معنا که دبیران دارای مادر با تحصیلات بالا باور بیشتری به شاخصهای روشنفکری داشتند و در مورد باور به ۴ شاخص : اعراض از جزماندیشی ، ثبات رأی ، توجه به مشکلات دیگران و انتقادگرایی سواد مادر دبیران بر نگرش پاسخگویان تأثیرگذار بوده است .
Text of Note
. The concept of the intellectual and enlightenment duties is one of the hot debates among the present day third world thinkers, a concept beginning decades ago in the west and propagating rapidly there after. The causes of the emergence of this concept in the west were the existence of problems and issues in such nations and the need to. Define the intellectual's duties concerning those issues. Based on this, thinkers from different sciences and especially social sciences thinkers began widespread studies and suggested different theories so that nowadays there are hundreds of books and essays available to those interested in the discipline.Each social sciences philosopher has presented a particular definition of intellecual according to his paradigm of interest and has cited specific indices for intellectuals. Every day new needs and problems cause conducting new studies and adding more indices.The present research has been able to enumerate as many as fifty indices cited by social sciences theorists for which there is a difference in the degree of emphasis on any of these and also in the number of people emphasizing any of these indices.Among these ten of the indices which are approved by the majority of theorists were chosen and the degree to which teachers in Kurdistan believe in these indices was studied so as to examine the degree of reliance of social sciences teachers on these as indirect students of these theorists.thus the researcher has attempted to examine and do a correspondence study on the degree to which teachers believe in these ten indices. The aim of the current study, therefore, is to evaluate the indices inherent in and negative to enlightenment.To achieve this goal the degree to which teachers believe in the following indices has been examined. These are self criticism, criticism, considering ultimate values, considering problems of others, continuous and persistent thinking. Generation and refinement of culture, refusing dogmatism, resolution, using self expertise for solving others problems, and lack of tendency towards the political system. The current research has been conducted based on views of Jean paul Sartre, Edward Said, Michel Foucault, and Jorgen Habermas .Even though for the purpose of emphasis on these indices material has been cited from others too. The method utilized in this study has been synthetic.i.e. Survey, documentary, etc. A questionnaire was used to gather information about the statistical sample which in turn had been chosen through cluster sampling. Descriptive and inferential statistics were used to examine the results. The utilized tests were independent T-Test and variance analysis test the Findings suggest that social sciences teachers show greater faith in these ten in dices compared to basic sciences teachers, the degree of which is ۶۰ percent against ۴۰ percent. I. e. Social sciences teachers and basic sciences teachers place greater emphasis on ۶ and ۴ of these indices respectively. In believing in these indices there has been no significant difference between teachers' sex their marital status, employment status, the city they teach in , teaching expenience, ethnicity, religion, educational degree, father's educational degree, and income. The only variable showing difference was mother's educational degree. That is to say teachers having mothers with high degrees had greater faith in intellectual indices. Mother's literacy has affected teachers' attitude towards belief in ۴ indices of refusing to be dogmatic, resolution, noting others' problems , and criticism