عنوان

جایگاه روش پدیدارشناسی هوسرل نزد گادامر

Number

‭۴۵۶۱پ‬

.Language of Text, Soundtrack etc

per

Title Proper

جایگاه روش پدیدارشناسی هوسرل نزد گادامر

First Statement of Responsibility

/اشرف فرهادی‌نیا

Name of Publisher, Distributor, etc.

تبریز: دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، گروه فلسفه

Specific Material Designation and Extent of Item

‮‭۲۵۷‬ص‬

Text of Note

چاپی

Dissertation or thesis details and type of degree

کارشناسی ارشد

Discipline of degree

ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، گروه فلسفه

Date of degree

‮‭۱۳۸۸/۰۶/۳۱‬

Body granting the degree

تبریز: دانشگاه تبریز، دانشکده ادبیات فارسی و زبانهای خارجی، گروه فلسفه

Text of Note

پایان‌نامه‌ی حاضر کوششی برای ارائه تصویری روشن از جایگاه روش پدیدارشناسی ادموند هوسرل، به عنوان یکی از مهمترین جریان‌های فکری معاصر، در هرمنیوتیک فلسفی هانس گئورگ گادامر است .ابتدا آراء هر کدام از این دو فیلسوف را در دو فصل جداگانه توصیف و تحلیل و سپس در فصل چهارم با هم مقایسه کرده‌ایم .با مقایسه‌ی هرمنیوتیک فلسفی گادامر با پدیدارشناسی هوسرل، فهمیدیم که گادامر خودش را به جنبش پدیدارشناسی متعلق می‌داند، جنبشی که با پژوهش‌های منطقی هوسرل آغاز شده در آثار شلر و اثر اخیر هوسرل در باب زیست‌جهان قوام و بسط یافته و با پدیدارشناسی هایدگر تکمیل یافته است .هرمنیوتیک فلسفی گادامر همانند آثار اولیه هایدگر بعضی از مفاهیم کلیدی همچون حیث التفاتی، زیست‌جهان و افق را از پدیدارشناسی هوسرل می‌پذیرد .بنابراین این اندیشه‌های تأثیرگذار هوسرل بود که گادامر را برای نظریاتش آماده کرد .با وجود این، ما نمی‌توانیم دیدگاه انتقادی گادامر را در مورد بعضی از مفاهیم کلیدی پدیدارشناسی هوسرل، مثل ذهنیت استعلایی، ادراک صرف و غیره نادیده بگیریم .علاوه بر این، بین پدیدارشناسی هوسرل و هرمنیوتیک فلسفی گادامر شباهت‌ها و تفاوت‌هایی وجود دارد که بدان در متن اشاره شده است .به طور خلاصه، از جمله نتایج این پایان‌نامه این است که اگرچه گادامر از اندیشه‌ی فلسفی هوسرل تأثیر پذیرفته است، اما اندیشه‌ی فلسفی او همان اندیشه‌ی فلسفی هوسرل نیست .گادامر بیشتر از اندیشه‌ی هایدگر تأثیر پذیرفته است.در این پایان‌نامه از روش توصیفی- تحلیلی و تطبیقی استفاده شده است

Text of Note

This thesis is an attempt to present a clear image of the place of Husserl's Phenomenological Method, as one of the most important contemporary reflective movements, in Gadamer's philosophical hermeneutics. In the first, in two chapters we have descripted and considered their views separately, and then, in the fourth we are compared them. By comparing Gadamer's hermeneutics to Husserl's Phenomenology, we understood that Gadamer belongs himself to the phenomenological movement which initiated by Husserl's Logical Investigations and developed in the writings of Scheler and in Husserl's own late writings on the lifeworld, and finally is perfected by Heidegger's ontological phenomenology. Like Heidegger's early work, Gadamer's philosophical hermeneutics presupposes some of the key concepts of Husserl's phenomenology, such as intentionality, lifeworld and horizion. Thus, it was Husserl's influential thoughts that provide Gadamer for his views. Nevertheless, we can not ignore Gadamer's critical view on some of the key concepts of Husserl's phenomenology, like transcendental subjectivity, pure perception, and so on. Moreover, there are similarities and differences between Husserl's phenomenology and Gadamer's philosophical hermeneutics that we have indicated in the text. In short, among the results of this thesis is that although Gadamer influenced by Husserl's thought, but his philosophical thought isn't the same as Husserl's phenomenology. Gadamer was influenced much more by Heidegger's though. In this thesis, we used descriptive - analytic and comparative method

Husserl

Phenomenology

Gadamer

Hermeneutics

فرهادی‌نیا، اشرف

آزادی، علیرضا، استاد راهنما

استاد مشاور

اصغری، محمد

Public note

سیاه و سفید

نمایه‌سازی قبلی