تأثیر کاربری اراضی بر شاخص های مورفولوژیک، فیزیکوشیمیایی و میکرومورفولوژیک خاک در منطقه شورگل بناب
Parallel Title Proper
The Effect of Land Use on Morphological, Physicochemical and Micromorphological Indices in The Bonab Shurgol Region
First Statement of Responsibility
/بهزاد محمدحسینی سقایش
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: کشاورزی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۹
Name of Manufacturer
، کبیری
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۲۰ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی - الکترونیکی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم خاک گرایش منابع خاک و ارزیابی اراضی
Date of degree
۱۳۹۹/۰۶/۲۳
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
خاک به عنوان پدیده پویا و دائمی تابعی از اثر متقابل پنج عامل بوده و بهوسیله فرآیندهای مختلف خاکسازی تکامل پیدا میکند که تأثیر نوع کاربری زراعی و یا همان تیپ بهرهوری بر توسعه و تکامل آن با بررسی برخی شاخصها بهصورت کمی قابل بیان و تفسیر میباشد .در این تحقیق جهت بررسی نقش تیپهای بهرهوری اراضی بر شاخصهای مورفولوژیک، فیزیکوشیمیایی و میکرومورفولوژیک در منطقه شورگل بناب، ۴ خاکرخ در اراضی تحت کشت طولانی مدت با تیپهای بهرهوری متفاوت یونجه، ذرت، پیاز و گندم و یک خاکرخ شاهد در اراضی بایر همان منطقه حفر و تشریح گردید .پس از آماده کردن و تجزیه نمونه های خاک، آنها بر اساس نسخه ۹۲ کلید ردهبندیآمریکایی، طبقهبندی شده و جهت بررسی میزان تکاملآنها از روشهای نیمه کمی مشتمل بر شاخص هاردن) PDI ( ، شاخص تجمع رس) CAI ( ،شاخص ظرفیت تبادل کاتیونی ظاهری ACEC/Clay ( ، MISODI ( ، MISECA و MISECA تجدید نظر شده استفاده شد . نتایج نشان میدهد که فرایندهای تشکیل و ردههای غالب خاک منطقه مورد مطالعه ، هوادیدگی ، کلسیفیکاسیون و اینسپتیسولها با خانواده های مختلف بوده و بر اساس شاخصهای تکاملی خاک اختلاف معنیداری در توسعه و تکامل خاک های تحت کشت کاربریهای مختلف مشاهده نمیشود .هرچند اندک تفاوتهای موجود نیز میتواند بیانگر ترتیب تکاملی خاکهای زیرکشت این محصولات زراعی باشد و خاکرخ زیرکشت یونجه بیشترین تکامل خاک را در مقایسه خاک های اراضی بایر یا شاهد نشان ، ۳/ ۹۹۴۵، نسبت ظرفیت تبادل کاتیونی ظاهری به رس ۲۶ / ۲۲ =، تجمعرس / ۵ =داده ( هاردن ۱۹ MISODI =، ۹۹ = MISECA ۹۴و MISECA = تجدید نظر شده) ۹۵ = و دلیل این امر وجود ریشههای عمیق یونجه بهعنوان یک لگوم بوده که سالیان متمادی در این اراضی کشت شده است .این گیاه به مرور باعث ایجاد ساختمان کروی با درجه وضوح بالا شده و توسط ریشههای عمیق منافذ زیادی را در خاک ایجاد و باعث تسریع فرآیندهای خاکسازی و گسترش فعالیت ارگانیسمها میشود .همچنین در همه کاربریها وضعیت خاکدانهسازی در لایه سطحی نسبت به تحتالارض بهتر و به شکل مکعبی بدون زاویه و یا گاها زاویهدار بوده، ولی در کاربری یونجه، ریزساختار گرانوله نیز در لایه سطحی مشاهده میشود .در این کاربری زمین به مراتب کمتر از سایر کاربریها شخم خورده و باعث تکامل بهتر و تشکیل ساختمان مناسبتر در اراضی زیر کشت یونجه در مقایسه با بقیه کاربریها شده است .در منطقه مورد مطالعه بافت خاک رسی و سنگین بوده و پوشش گیاهی و علیالخصوص گیاهانی با ریشهدوانی متراکم و عمیق میتوانند با ایجاد مجاری و منافذ متعدد و نیز مسیرهایی برای تنفس بهتر و آبرسانی خوب به لایههای زیرین شوند که در این رابطه گیاه یونجه بیشتر از سایر کاربری ها ایفای نقش میکند .بعد از یونجه بیشترین تکامل مربوط به ذرت میباشد که تا حدودی شرایط مشابه با یونجه را داشته، اما فرسایش خاک یکی از مشکلات عدم تکامل در این کاربری است که ذرت با ریشههای ضخیم و عدم وجود برگهای پهن نمیتواند درصد زیادی از سطح خاک را پوششداده و کانالهای شبیه یونجه را ایجاد نماید، لذا اکثر ا خاک دچار فرسایش در لایه سطحی میشود .در گیاه پیاز از زیر هر پایه اصلی دستهای از ریشههای فیبری در فاصله کوتاهی از خاک گسترش یافته و نسبت به ریشه های ذرت و یونجه سطحیتر و کم عمقتر هستند که در تصاویر میکرومورفولوژیکی نیز شواهدی از کانالهای طویل و با قطر زیاد ۹۵ درصد و حضور - مشاهده نمیشود .در خاکرخ های زیرکشت یونجه)۹ ( ، ذرت )۲ ( و پیاز )۹ ( با کربنات کلسیم معادل ۲۹ افق کلسیک، نمودهای خاکساختی بهشکل پرشدگی آهک از نوع ممتد ناقص و سست در کانالها، پوشش در اطراف کانالها و حفرات( از نوع کوتینگ و هایپوکوتینگ) و تخلیه شده در زمینه مشاهده میشود .اما در خاکرخ زیرکشت گندم )۴ ( بهعلت روند شخمزنی سنگین و پیدرپی، تکامل خاک نسبت به سایر کاربریهاکمتر بوده و لایه سطحی فرصتی برای تکامل پیدا نمیکند .در خاکرخ اراضی بایر )۵ ( اکثرا منافذ ساده بوده و به علت رشد برخی علفهای هرز و گیاهان خودرو( گاها برخیها با ریشههای طویل) کانالهایی در افقها و لایههای نزدیک سطح این خاکها مشاهده میشود، در حالیکه افق شخم بقیه خاکرخها، اکثرا با منافذ بههم ریخته بوده و بر اساس نوع گیاهان مورد کشت و سیستم ریشهدوانی آنها، منافذ ساده، توسعه یافته، کانالها و چمبرها مشاهده گردید .ریزساختار در افقهای سطحی گرانولار یا مکعبی بدون زاویه بوده، ولی رفته رفته در قسمتهای تحتالارضی، لبههای آنها تیزتر میشود .در کاربریها بقایای آلی بهصور سالم، نیمه تجزیهشده و کاملا تجزیه شده وجود داشته و تجمع آنها را از نظر مقدار و فراوانی میتوان بهترتیب در کاربریهای یونجه، پیاز، ذرت و گندم گزارش نمود .در نهایت براساس نتایج حاصله از شاخصهای تکاملی، بیشترین تکامل خاک در مقایسه با خاکرخ شاهد به ترتیب در خاکرخهای زیرکشت یونجه، ذرت، پیاز و گندم مشاهده میشود
Text of Note
Soil as a continuous dynamic phenomenon is a function of the interaction of five factors that evolve by different soil-forming processes. In this study, to investigate the role of land utilization types on morphological, physicochemical and micromorphological indices in Shorgol area of Bonab, 4 soil profiles with different land use of alfalfa, corn, onion and wheat in the long run and a control soil profile in the barren lands of the same area was excavated and described. After preparing and analyzing the soil samples, they were classified according to 12th edition of the Keys to soil taxonomy and to evaluate their evolution from semi-quantitative methods including Harden index (PDI), clay aggregation index (CAI), apparent cation exchange capacity index (ACEC/Clay), MISODI, MISECA and revised MISECA indices were used. The results show that the predominant soil forming processes and orders of the studied area were weathering, calcification and Inceptisols with different families and based on soil evolutionary indicators, there is no significant difference in the development and evolution of soils under different land uses. However, small differences can also indicate the evolutionary order of the soils under cultivation of these crops and alfalfa cultivated soils have shown the highest soil evolution compared to barren or control soils(Harden = 26.98, CAI = 1345.5, ACEC/Clay = 0.67, MISODI = 13, MISECA = 14 and revised MISECA = 15) and the reason for this is the existence of deep roots of alfalfa as a legume that has been cultivated in these lands for many years. The reason for this can be due to the deep roots and legumes of alfalfa, which has been cultivated for many years and has been able to develop more than other crops in its area. Over time, this plant creates a spherical structure with high resolution and deep pores, creating many pores in the soil, which helps to accelerate the process of soil formation, especially the expansion of the activity of organisms. Also, the aggregation condition in the surface layer is better than underground in all land uses and the blocky microstructure of the surface layer is subangular or sometimes angular, but in alfalfa land use, granular microstructure is also observed in the surface layer. In this land use, far less plowing is done than other land uses, which can be a reason for better development and formation of a more suitable structure for alfalfa land use compared to others. In the study area, the soil texture is generally clayey and heavy and therefore, vegetation, especially plants with dense and deep rooting can create numerous channels and pores and so pathways for better breathing and good hydration to the underlying layers, which in this regard, alfalfa plays a role more than other uses. After alfalfa, most of the development is related to corn, which has somewhat similar conditions to alfalfa, but soil erosion is one of the problems of underdevelopment in this land use that corn with thick roots and lack of broad leaves cannot covers a large percentage of the soil surface and forms alfalfa-like channels, so most of the soil is eroded in the surface layer. In the onion, a bunch of fibrous roots spread a short distance from the soil under each main rootstock and are shallower than the roots of corn and alfalfa, that there is no evidence of long and large channels in the pictures.In alfalfa (1), corn (2) and onion (3) cultivated soil profiles with calcium carbonate equal to 15-21 and the presence of calcic horizon, pedofeatures were observed in the forms of incomplete and loose continuous infilling in the channels, coatings around channels and cavities (coating and hypocoating) and groundmass depletion. However, in wheat cultivated soil profile (4), due to heavy and continuous plowing process, soil evolution is less than other uses and the surface layer does not have a chance to develop. Mostly in barren lands profile (5) the pores were simple and due to the growth of some weeds and native vegetation (sometimes some with long roots), channels in the horizons and layers near the surface are observed, while the plowing horizon of the rest of the soil profiles was mostly with disturbed pores and based on kind of cultivated plants and their rooting system, simple, developed pores, channels and chambers were observed.The surface horizons microstructure was angular or blocky, but gradually to the subsurface parts, their edges become sharper. There are not decomposed, semi-decomposed and fully decomposed organic residues in the land uses and their accumulation in terms of quantity and frequency can be reported in alfalfa, onion, corn and wheat land uses respectively. Finally, based on the summary of the obtained results of evolutionary indicators, the highest soil evolution compared to control soil (in barren lands) is observed in soil profiles under cultivation of alfalfa, corn, onion and wheat respectively
PARALLEL TITLE PROPER
Parallel Title
The Effect of Land Use on Morphological, Physicochemical and Micromorphological Indices in The Bonab Shurgol Region