The study of Hobbes and Marx`s ideas of government
First Statement of Responsibility
/مسلم دانشور
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۹
Name of Manufacturer
، کبیری
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۳۹ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی - الکترونیکی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
فلسفه گرایش تطبیقی
Date of degree
۱۳۹۹/۰۶/۳۱
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
حاکمیت و دولت به عنوان موضوع فلسفهی سیاسی، با همهی عرصههای زندگی آدمیان سروکار دارد و آن را تحت تاثیر قرار میدهد .همچنین شناخت ماهیت حاکمیت در نحوهی عمل ما نسبت به حکومتهای موجود، موثر است .هر کدام از فلاسفه به شیوهای متفاوت بهترین شکل جامعه را به تصویر میکشند و به تبع آن، هر کدام شیوهای از حاکمیت را مد نظر دارند .بر این اساس، مسئلهی اصلی تحقیق حاضر یافتن مبنای حاکمیت نزد هابز و مارکس و بررسی تفاوتها و شباهتهای میان آن دو است .برای پاسخ به این مسئله، سوال اصلی به چهار بخش تقسیم شده است که در فصل اول به بررسی نظریههای حاکمیت نزد فیلسوفان پیشین، بررسی اثرپذیریری هابز و مارکس از فیلسوفان و نظریات پیشین و از شرایط تاریخی زمانهی خود، میپردازیم .در فصل دوم به ارائهی خطوط کلی و عناصر تشکیلدهندهی نظریهی هابز پرداخته میشود؛ در فصل سوم نیز نظریهی مارکس و عناصر آن ارائه میشود .نهایتا در فصل پایانی با مقایسهی عناصر قابل تطبیق در نزد آنها، نظریات این دو فیلسوف بررسی شده و نشان داده میشود که هابز مبنای تشکیل حاکمیت را قرارداد در نظر میگیرد، اما ترس نیز عامل مهمی در تن دادن آدمیان به قرارداد میباشد؛ در حالیکه مارکس جامعهی طبقاتی را علت اصلی شکلگیری حاکمیت میداند .بنابراین هابز هدف نهایی را بر اطاعت کامل از حاکمیت مطلق دولت میگذارد و دولت با اختیارات مطلق را چتری میداند که در سایهی آن، جامعه به صلح دست مییابد در حالی که مارکس، مهمترین منتقد حاکمیت مطلق دولت در عصر جدید ، رهایی انسان و تأسیس بهترین جامعه را در ریشهکن کردن دولت پی میگیرد
Text of Note
Government as the main subject-matter of political philosophy deals with all aspects of our life and has effect upon them. Again, our knowledge of its nature affects our practice with regard to the present government. Each of philosophers, in his/her own way, try to imagine the ideal society, and according to which, to imagine the ideal government. Our main concern in the present research is to find the basis of government with Hobbes and Marx and their ideal form of it. To reply this, we divide our research into four subdivisions: chapter one deals with the history and the context of the subject, and its effect upon Hobbes and Marx; chapters two and three, respectively, with Hobbes and Marxs outlines of political philosophy; and finally, chapter four devotes to a comparative study on their political philosophies. For Hobbes, the basis of government is covenant in which fear has a central role; while for Marx, the main origin of government is the class conflict. The former is of the view that complete obedience is the final goal of generating the government through which it can provide the peace for human society, while the latter disagrees with it. Marx, as the main opponent of the absolute sovereignty in modern era, maintains that freedom of human beings and establishing the best society cannot be obtained unless the sovereignty has been eradicated and underpinned
PARALLEL TITLE PROPER
Parallel Title
The study of Hobbes and Marx`s ideas of government