Comparative Study of Sufism with Kabbalah and Gnosticism A
First Statement of Responsibility
/حسین شهبازی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: ادبیات فارسی و زبان های خارجی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۸
Name of Manufacturer
، راشدی
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۳۷۰ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی - الکترونیکی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
زبان و ادبیات فارسی
Date of degree
۱۳۹۸/۰۲/۱۰
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
هر کدام از سه مکتب عرفانی قبالا، گنوس و تصوف در بستر فرهنگی و اجتماعی یکی از ادیان بزرگ الاهی) یهود، مسیح و اسلام (نضج یافته و به منصه ظهور رسید .در این میان مکتبی چون گنوس از مسیحیت کمترین تأثیر را پذیرفت .تصوف به شدت تحت تأثیر مبانی شریعت اسلامی واقع شد هرچند برخی آموزههای صوفیه در قالب طریقت، خارج از محدودة شریعت تلقی شد، ولی در کل تعالیم آن در مدار توحید باقی ماند قبالا نیز در عین تکوین در بستر دین یهود، از مبانی و آموزههای گنوسی و تصوف متأثر شد .تصوف، قبالا و گنوسی به دلیل تأثیرگذاری متقابل در یکدیگر و یا تأثیر یک سوی برخی از آنها بر دیگری و نیز اشتراک و یا قرابت در برخی از مبانی و آبشخورهای اندیشه، در عین داشتن وجوه تمایز و اختلاف چشم گیر، میتوانند موضوع یک بحث تطبیقی واقع شوند .این پژوهش مبتنی بر فرضی وجود تعامل و ارتباط میان تصوف، قبالا و گنوسی، در صدد تبیین وجوه تعامل و جنبههای ارتباط دوسویه یا چندسویه میان آنها است .برای نیل به این هدف، بررسی تطبیقی مؤلفه های اصلی اندیشه عرفانی آنها نظیر خداشناسی و غایات عرفانی، انسان شناسی و جایگاه انسان در نظام معرفتی، خیر و شر، ابلیس و ارتباط آن با نظام احسن، عقل، وحدت و کثرت، مراتب سلوک، استفاده از زبان رمزی و وجوه تمایز و اشتراک در نمادها و رمزها، میزان تأثیرپذیری از ادیان الاهی) یهود، اسلام و مسیحیت (و آیینها و اندیشههای بشری) مانوی، نوافلاطونی و(...، وجه همت نگارنده خواهد بود .مبنای بحث تطبیقی در این نوشتار، مکتب تطبیقی آمریکایی است که مقولات فرهنگی و ادبی را به مثابة یک کلیت، فراسوی مرزها میبیند و بدون اصالت قائل شدن به رابطة تاریخی، روابط فرهنگی و ادبی را فارغ از قید اثباتگرایی بررسی میکند .هرچند امروزه مطالعات تطبیقی، آن مفهوم محدود و سنتی را ندارد و در رشتههای مختلف به قرائتهای موازی آثار و مقولات فرهنگی اطلاق میشود .براساس یافتههای تحقیق، قبالائیان در کاربرد سمبولها و نمادهای عرفانی از جمله نماد برجسته قبالا یعنی سفیروت) درخت زندگی(، تحت تأثیر کارکرد نمادین درخت عرفانی متصوفه و آثاری چون مقامات القلوب شیخ ابوالحسن نوری و شجرة الکون ابن عربی قرار داشتند .در مکتب گنوسی یهودی یا عرفان مرکبه، تشابه ساختار منازل سلوک عرفانی در قالب هفت هخالوت با هفت وادی عرفانی تصوف، مخصوصا در سرمنزل نهایی یعنی قصر عرش، از نکات مشترک آموزههای هر دو آیین بهدست آمد .وجه اشتراک عمدة گنوسی، قبالا و تصوف در نوع تلقی از صادر اول در قالب آنتروپوس، آدام قدمون، حقیقت محمدیه با تأکید بر روایت تورات و حدیث منقول اسلامی آفرینش انسان منطبق بر صورت الاهی است .هرچند به بیراهه رفتن گنوسیان یهودی) عرفای مرکبه (و غیریهودی در تفسیر روایت مزبور، آنها را به ثنویت کشاند اما در تصوف و قبالا، تمایز بین خالق و مخلوق و در کل روح یکتاپرستی حفظ شد .از دیگر یافتههای تحقیق، میتوان به نظریة وحدت وجود قبالای نبوی ابراهیم ابوالعافیه و نسخة مشابه آن در تصوف اسلامی اشاره کرد در این باب، علیرغم تفاوتهای بنیادین، موارد مشابه زیادی نیز بهدست آمد .نیز، طرح موضوع صتبعید و غربت روح در تصوف و گنوسی از تأثیرپذیری متصوفه از آیین گنوسی حکایت دارد .هر چند، گنوسیان نیز در این زمینه از آبشخور فلسفة یونانی متأثر اند .طرح این ایده منجر به استفاده گنوسیان و متصوفه از زبان رمز و اشارت شده و پیدایش داستانهای رمزی را در پی داشته است
Text of Note
Each of the three mystical schools of Kabbalah, Gnosticism, and Sufism was raised and appearing in the cultural and social context of one of the great Divine religions (Jews, Christians, and Islam). In the meantime, a school like the Gnosticism accepted the least effect from Christianity; Sufism was strongly influenced by the foundations of Islamic Sharia, although some of the teachings, in the form of Sufism doctrine, were considered outside the sharia range, but in general its teachings remained in the unity of the universe; Kabbalah was also influenced by the principles and doctrines of Gnosticism and Sufism while formulating in the context of Jewish religion.Sufism, Kabbalah, and Gnosticism can be the subject of a comparative debate, because of the mutual influence on each other or the influence of one side of them on the other, as well as the subscription or affinity of some of the foundations and thoughts, while having distinct aspects and differences. This research is based on the hypothesis of interaction and the relationship between Sufism, Kabbalah, and Gnosticism, and seeks to explain the aspects of interaction and the aspects of the two-way or a multicultural relationship between them. To achieve this goal, the comparative study of the main components of their mystical thoughts such as theology and mystical ends, the anthropology and the status of man in the system of knowledge, goodness and evil, devils and its relation to the best system, wisdom, reason, unity and plurality, conduct levels, The use of encoded language and the means of differentiation and sharing of symbols and codes, the impact of divine religions (Jews, Islam and Christianity), and humanistic beliefs (Manichaeism, Neoplatonism, etc.) will be a writer's effort. The comparative discussion in this study is an American comparative school that sees cultural and literary categories as a whole, beyond the boundaries, and examines cultural and literary relations without respecting the authenticity of the historical relationship, regardless of the constraint of positivism. However, today, comparative studies do not have the same limited and traditional meaning and in different fields refer to parallel reading of works and cultural categories. Based on the findings of the research, the Kabbalistic was influenced by the symbolic function of the mystical tree of Sufism in the use of mystical symbols such as the iconic symbol of Kabbalah (Sefirot) (the tree of life). In the Jewish Gnosticism or Merkabah Mysticism, the similarity of the structure of the houses of mystical journeys in the form of seven Hekhalot with the seven mystical valleys of Sufism, especially in the final level (Palace of the Throne), came from the common points of both religions teachings. The components of the similarity and difference of this idea can be seen in the form of a man sacred pattern, under the terms like Adam Kadmon, Anthropos, and the first man. Though disability of the Gnostics in the separation of the almighty God from its first creature has led them to duality. The Merkabah mystics are also believed in the embodiment of God in the form of Adam Kadmon, they tended to duality like the Gnostics. The Kabbalistic have created the possibility of accusation to slipping from monotheism in the form of a theory of En Sof and the inability to express its nature and its relation to Yahweh, in their beliefs. But they are trying to remove the dust from this accusation. The Sufism, although the resemblance of the First Intelligence of God has caused some Sufism in their thoughts to find the First Intelligence in the position of God, the requirement to monotheism led them to the God ultimately. Other findings of the research include the unity of the existence theory of the Prophet Kabbalah's Abraham ben Samuel Abulafia and the similar version of Islamic Sufism. In this regard, despite the fundamental differences, many similar cases were obtained. Also, the theme of the "exile of the soul" in Sufism and Gnosticism is from the influence of the Sufis from the Gnosticism. However, the Gnostics have also been influenced by Greek philosophy. The design of this idea has led to the use of the Gnostics and Sufism from the encoded language and the emergence of mystery stories
PARALLEL TITLE PROPER
Parallel Title
Comparative Study of Sufism with Kabbalah and Gnosticism A