بررسی تطبیقی تعلیم و تربیت در دیدگاه افلاطون و باباافضل
Parallel Title Proper
Comparative investigation of education from Plato and Afdal al- Din Kashani Points of view A
First Statement of Responsibility
/زهرا محترمی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۷
Name of Manufacturer
، راشدی
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۸۴ص
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی - الکترونیکی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
فلسفه
Date of degree
۱۳۹۷/۰۱/۲۰
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
افلاطون، انسان را موجودی مرکب از جسم و نفس دانسته و حقیقت آدمی را نفس عقلانی او میداند .او در امر تربیت به هر دو بعد جسمانی و نفسانی انسان توجه دارد، ولی از نظر او، تربیت نفس مهمتر از تربیت تن است .باباافضل نیز انسان را موجودی مرکب از تن، جان و خرد دانسته و حقیقت آدمی را نفس عقلانی او میداند .در نظام فکری باباافضل، برخلاف نظام فکری افلاطون، نفس دارای مراتبی است که عقل، داخل در مراتب نفس نمیشود، بلکه عقل، جدای از نفس است و مرتبهی دیگری از وجود آدمی را تشکیل میدهد .برنامههای تربیتی باباافضل نیز، هر دو بعد تن و جان را شامل میشود و برای او همچون افلاطون، تربیت جان مهمتر از تربیت تن است .افلاطون و باباافضل، معتقد هستند که نفس عقلانی، همیشه دانا است، ولی داناییاش بالقوه است و هیچ انسانی کامل به دنیا نیامده، بلکه همهی انسانها قوهی رسیدن به کمال را دارند و باید در اثر آموزش و تربیت درست، این قوه را به فعلیت برسانند .از دیدگاه هر دو فیلسوف، اولین گام در مسیر سعادت و خوشی فرد، این است که آدمی نفس خود را بشناسد و به خودشناسی دست یابد، اما این خودی که افلاطون و باباافضل از آن حرف میزنند و مبنای فلسفهشان قرار میدهند، جوهری تغییرناپذیر نیست، بلکه جوهری است که در عین ثبات، دائما در حال تغییر است و شاید بتوان گفت که در اثر این تغییرپذیری صخود است که آنها از تأثیر تربیت در آدمی سخن میگویند، چون انسانی که دائما در حال تغییر و تحول است، همواره از حالتی دور میشود و به حالت دیگری نزدیک میشود و تربیت نیز برای این است که انسانها را از نقص و بدی دور کند و به کمال و خوبی سوق دهد
Text of Note
Plato regards man as a composition of body and soul, and sees the truth of human as his own soul. He focuses on both the physical and emotional dimensions in the field of education, but in his view, training of the soul is more important than training of the body. Baba Afdal also considers man as a composition of body, soul and wisdom, and he considers the truth of human as his rational soul. In the philosophical system of Baba Afdal, contrary to the one of Plato, the soul has some levels in which the intellect does not enter, but intellect is separate from the soul, and it forms another level of human existence. Baba Afdal's educational programs include both the dimensions of body and soul, and for him, like Plato, soul training is more important than training of body. Plato and Baba Afdal believe that the soul is always wise, but its knowledge is potential, and no human being has been born as perfect, but all human beings have the ability to reach perfection, and they reach this object by proper education and training. From both philosophers' point of view, the first step in the path to happiness of man is to recognize his own soul and to reach a self-knowledge, but this self which Plato and Baba Afdal talk about and see as the base of their philosophy is not an unchangable substance, but is a substance that while being stable, is always changing; And perhaps it can be said that because of this variability of "self", they speak of the effect of education in man, since a person who is constantly changing is always going away from something and approaching one another, and education is also about getting people away imperfection and from evil to perfection and goodness
PARALLEL TITLE PROPER
Parallel Title
Comparative investigation of education from Plato and Afdal al- Din Kashani Points of view A