ارزیابی مقاومت ارقام مختلف گوجهصفرنگی نسبت به بیماری پژمردگی فوزاریومی و مقایسه تاثیر قارچ مایکوریزGlomus versiforme ، باکتری آنتاگونیست Bacillus methylotrophicus و قارچکش کاربندازیم در کنترل بیماری
First Statement of Responsibility
/نسرین پارسا
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: کشاورزی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۶
Name of Manufacturer
، راشدی
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
بیماری شناسی گیاهی
Date of degree
۱۳۹۶/۱۱/۱۶
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
گوجهفرنگی یکی از سبزیصهای مهم کشت شده در مزارع و گلخانهصهای کشور بوده و بیماری پژمردگی آوندی ناشی از قارچ Fusarium oxysporum f. sp. lycopersici یکی از مهمترین بیماریصهای گوجهصفرنگی در جهان و نیز در ایران است .بهکارگیری ارقام مقاوم، استفاده از آنتاگونیستصهای قارچی و باکتریایی و رعایت تناوب زراعی چندساله از مهمترین شیوهصهای مدیریت این بیماری میصباشد .این پژوهش با اهداف تعیین میزان مقاومت نه رقم گوجهصفرنگی مورد کشت در ایران در مقابل عامل بیماری، بررسی تأثیر قارچ مایکوریز Glomus versiforme و باکتری Bacillus methylotrophicus بهعنوان آنتاگونیستهای قارچی و باکتریایی بر روی عامل بیماری و بررسی تأثیر قارچکش کاربندازیم بهعنوان تیمار شیمیایی بر روی جمعیت باکتری آنتاگونیست و نیز قارچ عامل بیماری، انجام گردید .پس از انجام آزمون بررسی واکنش ارقام، اندازهصگیری متغیرهای شاخص بیماری، سطح زیر منحنی پیشرفت بیماری، وزن تر و خشک اندامصهای هوایی، وزن تر و خشک ریشهصها، ارتفاع ساقهصها و قطر ساقهصها صورت گرفت .در این تحقیق بر اساس شاخص درصد بیماری، ارقام والتر و پرایموارلی به ترتیب بهعنوان ارقام مصون و بسیار حساس شناخته شده و سایر ارقام در مقابل بیماری حساس یا نیمه حساس بودند .بررسی کنترل زیستی و شیمیایی این بیماری در شرایط آزمایشگاهی و گلخانهای در روی دو رقم پرایموارلی به عنوان حساسترین رقم و فلات که یکی از ارقام دارای بیشترین میزان سطح کشت در استان آذربایجانشرقی است انجام گرفت .نتایج بررسیصهای آزمایشگاهی نشان داد که باکتری آنتاگونیست در کشت متقابل با بیمارگر، رشد شعاعی میسلیوم قارچ را به میزان ۵۴ درصد در مقایسه با شاهد کاهش داد .قارچکش کاربندازیم نیز در غلظت ۲۵۰ پیصپیصام و بالاتر، رشد شعاعی میسلیوم قارچ بیمارگر را به طور کامل متوقف کرد و در غلظتص پایین (۵/۶۲ پیپیام (میزان درصد بازدارندگی بعد از ده روز ۲۱ درصد ارزیابی شد .در بین غلظتهای مورد استفاده از قارچکش کاربندازیم، غلظت توصیه شده این سم در مزرعه (۲۰۰۰ پیصپیصام (بیشترین تاثیر را در افزایش جمعیت باکتری آنتاگونیست با گذشت ۹۶ ساعت نشان داد و تفاوت آن با شاهد معنیصدار بود .در بررسیصهای گلخانهصای، قارچ مایکوریز، باکتری آنتاگونیست و قارچکش کاربندازیم به تنهایی و بدون حضور بیمارگر باعث بهبود و افزایش خصوصیات رشدی گیاه مانند وزن تر و خشک ریشه، وزن تر و خشک اندامهای هوایی، قطر و طول ساقهها گردیدند .در حضور بیمارگر نیز تیمارهای زیستی و شیمیایی به تنهایی و یا در ترکیب با یکدیگر توانستند بیماری را کنترل نموده و باعث افزایش ویژگیهای رشدی گیاه در مقایسه با گیاهان شاهد آلوده گردند .در دو رقم پرایموارلی و فلات، تیمار ترکیبی باکتری آنتاگونیست و کاربندازیم در صورت استفاده از آنها ۴۸ ساعت قبل از تلقیح با قارچ فوزاریوم، بیشترین میزان کاهش بیماری را به ترتیب به میزان ۳۴/۸۸ و ۵۲/۷۲ در مقایسه با شاهد آلوده نشان داد .در بین تیمارهای زیستی نیز، ترکیب قارچ مایکوریز و باکتری آنتاگونیست) در صورت استفاده از باکتری ۴۸ ساعت قبل از بیمارگر (در دو رقم پرایموارلی و فلات به ترتیب ۴۶/۸۴ و ۳۰ باعث کاهش شاخص بیماری در مقایسه با شاهد آلوده شدند .میزان کلونیزه شدن ریشهها بوسیله قارچ مایکوریز بدون حضور بیمارگر، در دو رقم پرایموارلی و فلات به ترتیب ۶۳/۳۲ و ۶۱/۳۸ تعیین شد و این میزان با حضور باکتری آنتاگونیست به ترتیب به مقادیر ۷۵/۴۵ و ۲۵/۶۱ افزایش یافت که نشانگر تقویت همزیستی قارچ مایکوریز بوسیله باکتری آنتاگونیست بود .در گیاهان مایکوریزی تلقیح شده با قارچ فوزاریوم، درصد کلنیزه شدن ریشهها در دو رقم پرایموارلی و فلات به ترتیب ۷/۳۴ و ۴۱/۳۵ تعیین شد و این میزان با حضور باکتری آنتاگونیست) در صورت استفاده از باکتری ۴۸ ساعت قبل از بیمارگر (به ترتیب در دو رقم پرایموارلی و فلات به مقادیر ۵۳/۳۹ و ۷/۴۶ افزایش یافت
Text of Note
Tomato is one the important planted vegetables in the fields and greenhouses of country and vascular wilt disease caused by Fusarium oxysporum f.sp. lycopersici is one of the most important diseases of tomato in the world and in Iran. Application of resistant varieties, fungal and bacterial antagonists and multiyear plant rotation are principal management strategies of disease. The objectives of current research were the evaluation of resistance in nine tomato cultivars against disease, influence of mycorhizal fungus Glomus versiforme, antagonistic bacterium Bacillus methylotrophicus as biological treatments on causal agent of disease and effect of carbendazim fungicide as chemical treatment on antagonistic bacterial population and on pathogen. After performance of reaction test of tomato cultivars, different variables including disease index, area under disease progress curve, fresh and dry weights of roots, fresh and dry weights of shoots, diameter and length of stems were measured. Based on percent disease index, Walter and Primoearly were determined as immune and very susceptible cultivars respectively and other cultivars were susceptible or moderately susceptible to disease. Study on biological and chemical control of disease at laboratory and greenhouse conditions was performed on two tomato cultivars including Primiearly as the most susceptible cultivar and Falat as the prevalent cultivar with highest cultivation area in East Azarbaijan province. Results of laboratory studies as dual culture test showed that antagonistic bacterium reduced radial growth of mycelium of pathogen up to 54 in compare to control plants. Carbendazim fungicide also inhibited radial growth of mycelium completely at concentration of 250 ppm and above. At low concentration of fungicide (62.5 ppm) the inhibition of radial growth of mycelium was evaluated as 21 after 10 days. The recommended concentration of carbendazim in field application (2000 ppm) had the highest effect on increasing population of antagonistic bacterium after 96 hours exposure and its difference with control was significant. In glasshouse studies, without pathogen presence, mycorhizal fungus, antagonistic bacterium and carbendazim fungicide elevated plant growth characteristics such as fresh and dry weight of roots and shoots, diameter and length of stems. Also in presence of pathogen, biological and chemical treatments, alone or in combination with each other caused disease control and increased plant growth characteristics in compare with infected control plants. Combined treatment of antagonistic bacterium and carbendazim (when applied 48 hours before inoculation with pathogen) showed the highest control of disease up to 88.34 and 72.52 in Primoearly and Falat cultivars respectively in compare with infected control. Among biological treatments, combination of mycorhiza and antagonistic bacterium (when bacteria used 48 hours before pathogen) caused 84.46 and 30 reduction in percentdisease index in Primoearly and Falat cultivars respectively in compare with infected control. Root colonization by mycorhizal fungus in safe and intact control plants was 32.63 and 38.61 in Primoearly and Falat cultivars respectively and these amounts were elevated to 45.75 and 61.25 in presence of antagonistic bacterium. This phenomenon indicated the support and strengthening of mycorhizal fungus by bacterium. Percentage of root colonization by mycorhizal fungus, in plants inoculated with Fusarium, was determined as 34.7 and 35.41 in Primoearly and Falat cultivars respectively and these amounts were elevated to 39.53 and 46.7 in presence of antagonistic bacterium (application of bacterium 48 hours before pathogen)
PERSONAL NAME - PRIMARY RESPONSIBILITY
پارسا، نسرین
PERSONAL NAME - SECONDARY RESPONSIBILITY
ویانی، علی، استاد راهنما
ارزنلو، مهدی، استاد مشاور
اصغرزاد، ناصرعلی دکتر ناصرعلی اصغرزاد، استاد مشاور