مقایسه اثربخشیEEG بیوفیدبک بر شاخص ضربان مغزی، سرعت پردازش و علائم رفتاری انواع ADHD مبتنی بر مدلهای نظری معاصر
First Statement of Responsibility
/نعیمه ماشینچی عباسی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: علوم تربیتی و روانشناسی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۶
Name of Manufacturer
، میرزائی
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری
Discipline of degree
علوم اعصاب شناختی و مغز و شناخت
Date of degree
۱۳۹۶/۰۶/۲۰
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشیEEG بیوفیدبک بر شاخص ضربان مغزی، سرعت پردازش و علائم رفتاری انواع ADHD مبتنی بر مدلهای نظری معاصر انجام شده است .بخشی از این پژوهش از نوع مطالعات علی- مقایسه ای و بخش دیگر از نوع طرحصهای آزمایشی با پیش-آزمون-پسصآزمون بود مبتنی بر اهداف ترسیمصشده، از بین دانشصآموزان مقطع ابتدایی مبتلا به ADHD در شهر تبریز در سال۱۳۹۵- ۱۳۹۶، ۱۰۰ نفر به تعداد برابر (۱۰ نفر در هر گروه، ۸ گروه آزمایشی و یک گروه دارودرمانی و یک گروه کنترل (به شیوه در دسترس و غربالگری و مبتنی بر بروندادهای مربوط به نرمصافزار نروگاید و ترسیم نقشهصهای مغزی انتخاب شدند .در مرحلة پیشصآزمون و پسصآزمون، ثبت EEG جهت اندازهصگیری ضربان مغزی و مقیاس CAS برای سرعت پردازش و مقیاس۴- CSI،NICHQ ، مقیاس SCT جهت علائم رفتاری مورد استفاده قرار گفت .دادهصها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیره، وواریانس چندمتغیره و فرمول ضربان مغزی مبتنی بر نرمصافزار نروگاید و SPSS مورد تحلیل قرار گرفت .تحلیل داده ها نشان داد که ۱) در بین گروه های مبتنی بر نظام طبقهصبندی کروپوتوف، گروه حائز افزایش نابهنجار فعالیت تتا و در بین نمودهای مبتنی برDSM ، نمودADHD - Hاز نظر ضربان مغزی پایینصتری برخوردارند ۲) .از نظر سرعت پردازش بین : زیرگروهای ADHD مبتنی بر نظام طبقهصبندی کروپوتوف و بین زیرگروهصهای ADHD مبتنی بر نظام DSM از نظر آماری تفاوت معنیصدار وجود ندارد ۳) .در بین گروه های مبتنی بر نظام طبقهصبندی کروپوتوف، گروه حائز افزایش نابهنجار فعالیت تتا و در بین نمودهای مبتنی برDSM ، نمودADHD - Iاز نقص توجه بیشتری برخوردارند و میزان بیشصفعالی نمودADHD - Iدر نمودهای DSM بالاتر از سایر زیرگروهصها است ۴) .از نظر نقص توجه بین نمود SCT وADHD - Iتفاوت وجود نداشته و این زیرگروه، جزئی از ADHD محسوب میصشود .با این حال، علائم کندی سرعت شناختی در این نمود بیش از سایر زیرگروهصهای موجود در DSM است ۵) EEG .بیوفیدبک بر افزایش ضربان مغزی در گروه حائز افزایش نابهنجار فعالیت تتا اثربخش بوده و موجب بهبود توجه و سرعت پردازش در این افراد میصگردد ۶) EEG .بیوفیدبک موجب بهبود توجه و سرعت پردازش در نمودADHD - Iدر مقایسه با سایر نمودهای DSM میصگردد .نتیجه اینکه، در افراد حائز افزایش نابهنجار فعالیت تتا در ناحیة میانی فرونتال، فعالیت کرتیکال، کمتر از سطح بهینه بوده و موجب برانگیختگی پائین یا نابهنجاریهایEEG ، میصگردد .بر این اساس، این افراد از ضربان مغزی پایینصتری برخوردارند.اندازهصهای EEG میصتوانند روش دقیقی را برای تمایز ساختن و تفکیک زیرگروهصهای مهیا سازند .از آنجاکه ADHD نتیجة بدکارکردی CNS در نظر گرفته میصشود و EEG مقیاس مستقیمی از کارکرد مغز بدست میصدهد، لذا بنظر میصرسد که آن، ابزار مناسبی برای ارزیابی این اختلال باشد و کودکان دارای تشخیص ADHD ممکن است گروه نامتجانسی را با نابهنجاریهای الکتروفیزیولوژیکی زیربنایی متفاوت تشکیل دهند .از طرفی، ملاکصهای ارائهصشده درIV - DSMبرای ADHD منحصرا مبتنی بر رفتار و نه سببصشناسی قرار دارند .این امر بدان معنی است که چند دلیل مختلف که میصتوانند در نیمرخصهای مختلف EEG منعکس شوند، ممکن است به رفتارهای مشابهی منجر شوند درخصوص بهبود علائم رفتاری یا برانگیختگی در ADHD باید به شاخص EEG هر فرد مراجعه شود و یک پروتکل درمانی اختصاصی متناسب با افزایش یا کاهش باند فرکانسی ویژه طراحی شود
Text of Note
The present study aimed to examine the effectiveness of EEGbiofeedback in brain rate, processing speed, and behavioral symptoms in subtypes of ADHD based on modern models. This study was conducted with both a comparative method and semiexperimental design (pretest-posttest). Therefore, using a convenience sampling as well as screening method, 100 (10 subjects in each group) were selected among the elemantry grade students in Tabriz in 2015-2016. The subjects were also selected based on neuroguide output as well as brain maps. They were assessed in pretest and posttest through EEG recordings -for the assessment of brain rate-, Cognitive Assessment System (CAS) for the assessment of processing speed- and CSI-4, NICHQ, as well as SCT for the assessment of behavioral symtoms.. Data were analyzed using multivariate analysis of covariance, multivariate analysis of variance, brain rate formula using neuroguide and SPSS software. Results demonstrated that: 1) Compared to the EEG defined ADHD subtypes and DSM presentations, Subtype with excess of frontal-midline theta and the children with ADHD-H exhibited low levels of brain rate. 2) There were no statiatically significant difference beween the EEG defined subtypes and among DSM presentations regaring processing speed. 3) Compared to the EEG defined ADHD subtypes and DSM presentations, Subtype with excess of frontal-midline theta and the children with ADHD-I revealed high levels of hyperactivity/impulsivity. 4) There was no significant difference between ADHD-I and SCT regarding attention-deficit.Therefore, SCT is considered as one of the presntations of SCT, however, individuals with SCT exhibit high levels of sluggish cognitive temo than the other presntations. 5) EEG biofeedback could be more effective in the improvement of underarouasl and attention deficit in the group of excess of frontal-midline theta.. 6) EEG biofeedback could be more effective in the improvement of underarouasl and attention deficit in ADHD-I than the other presntations. Hence, individuals with excess of frontal-midline theta have cortical slowing, hence this underarousal could result in EEG deviances and aberrances. Hence, they are considered with low levels of brain rate. Consequently, EEG measures could provide exact methods for the identification of the subtypes. As the ADHD is considered as the result of CNS dysfunction, so EEG could provide direct functions of the brain, hence, it seems that it is an appropriate method for the assessment of ADHD and children with ADHD might consist of heterogeneous group with different underlying electrophysiological abnormalities. On the other hand, DSM criteria for ADHD are mainly based on behavior, not symptomatology. It means that there might be various reasons, which could be reflected in different EEG profiles and result in similar behaviors. Hence, in the improvement of behavioral symptoms as wells arousal in ADHD, each individual specific EEG profile should be considered and the related treatment method should be proposed