بررسی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با جایگاه زنان در ساختار قدرت خانواده با تأکید بر تقدیرگرایی م(ورد مطالعه :زنان بالای ۱۵ سال شهر تبریز)
First Statement of Responsibility
/مهدیه نیکی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: حقوق و علوم اجتماعی
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۴
Name of Manufacturer
، راشدی
NOTES PERTAINING TO PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC.
Text of Note
چاپی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم اجتماعی گرایش پژوهشگری
Date of degree
۱۳۹۴/۱۱/۱۰
Body granting the degree
تبریز
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
نهاد خانواده در قرن بیستم دستخوش تحولات بسیاری شده و این تحولات از شکل خانواده و کارکرد آن تا تغییر در مفهوم خانواده را در بر می گیرد .فرآیند توسعه صنعتی، اجتماعی و سیاسی، ساختار سنتی روابط خانوادگی را دگرگون ساخته است و افزایش تحصیلات و ورود زنان به بازار اشتغال باعث تغییر نقشهای سنتی آنان گردیده و یکی از بارزترین پیامد های این تغییرات، تحول روابط سنتی اقتدار در خانواده بوده است .امروزه با پیشرفتهای صنعتی و ارتباطی و افزایش حضور زنان در دانشگاهها دیگر ارزشهای سنتی مانند گذشته برای زنان در اولویت نیست .آنان ادامهی تحصیل و استقلال مالی خود را به کار در درون خانه ترجیح میدهند و به دنبال افزایش جایگاه خود در ساختار قدرت خانواده میباشند .با توجه به تحقیقات انجامشده تقدیرگرایی، جامعهپذیری جنسیتی)مردانه(، تقسیمکار جنسیتی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی زنان از عوامل تأثیرگذار بر جایگاه آنان در ساختار قدرت خانواده میباشد .در این پژوهش از نظریه تفکیک نقش پارسونز، نظریه شبکه بات، نظریه منابع بلاد و ولف، نظریه یادگیری آلبرت بندورا و آندره میشل، نظریه جامعه پذیری جنسیتی، نظریات فمینیستی و نظریه راجرز و مانفرد استفادهشده است .ساختار قدرت در خانواده در این پژوهش از سه بعد ساخت قدرت) میزان تقارن قدرت در خانواده(، شیوهی اعمال قدرت) مجاب سازی از طرف مرد (و حوزه و قلمرو تصمیمگیری تشکیلشده و تأثیر متغیرهای تقدیرگرایی، جامعهپذیری جنسیتی)مردانه(، تقسیمکار جنسیتی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی زنان بر آن موردبررسی قرارگرفته است .روش تحقیق از نوع پیمایشی، نمونهگیری از نوع خوشهای و ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامه میباشد .حجم نمونه ی آماری این تحقیق را ۳۸۴ نفر از زنان ۱۵ سال به بالا ی شهر تبریز تشکیل میدهند .نتایج تحلیل رگرسیونی نشان میدهد متغیرهای تقدیرگرایی، جامعهپذیری جنسیتی)مردانه(، تقسیمکار جنسیتی و پایگاه اقتصادی- اجتماعی زنان بر روی هم ۴۲ درصد از تغییرات متغیر ساختار قدرت در خانواده را تبیین میکنند .همچنین متغیرهای سن، وضعیت تأهل و بعد خانوار از مدل رگرسیونی خارجشده و تأثیری در تبیین تغییرات ساختار قدرت در خانواده ندارند .بر اساس نتایج بدستآمده، جامعهپذیری جنسیتی)مردانه (بیشترین تأثیر را در تبیین تغییرات متغیر ساختار قدرت در خانواده داشته است
Text of Note
The family in the last century has been undergoing changes, this development includes: the family and its function and changes in concept of family. The process of industrial, social and political development, has changed traditional family relationships and increasing education and women entering the labor market has been changed their traditional roles; And changes of the traditional relations of authority in the family is one of the most important consequence of this development. Today, traditional values for women aren't as important as in the past. They want to increase their position in the power structure. According to research fatalism, socialization by gender, division of labor by gender and women's socio-economic base are factors that influence their position in the power structure of the family. In this study, Parsons, Bott, Blood and Wolf, Bandura and Michel, feminist and Rogers and Manfred theories have been used as the theoretical framework of the research. Structure of power in this study consists of three dimensions of the symmetry of family, way of authority (persuading or forcing) and decision making domain and influence of fatalism, socialization by gender, division of labor by gender and women's socio-economic base variables has been studied.The research method in this research is survey, cluster sampling and data gathering tool is questionnaire. Around 384 women were chosen from the population under study by the use of Cochran sampling formula. Regression analysis shows that the variables of fatalism, socialization by gender, division of labor by gender and women's socio-economic base, explain 42 percent of variance of the power structure in family. Also age, marital status and family member have no effect in prediction of variances of the power structure. According to the results, the socialization by gender has the most influence in prediction of variances of the power structure