هنر نزد گادامر: با توجه به قسمت نخست کتاب حقیقت و روش
First Statement of Responsibility
بابک زمین خیابانی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
ادبیات فارسی و زبانهای خارجی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۶
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۹۵ص.
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
فلسفه – گرایش غرب
Date of degree
۱۳۹۶/۰۶/۲۰
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
هدف این پایاننامه، بررسی مفهوم هنر از دیدگاه هانس گئورگ گادامر، در هرمنوتیک فلسفی وی میباشد. این پژوهش سعی بر این ندارد که چیستی هنر و چگونگی پدید آمدن امر هنری یا زیباییشناختی را توضیح دهد، بلکه مقصود نشان دادن چیستی فهم است. گادامر معتقد بر این است که فهم هرمنوتیکی است. او در کتاب حقیقت و روش در سه بخش به تبیین این اصل، یعنی هرمنوتیکی بودن فهم میپردازد و در نخستین بخش این کتاب، از هنر برای توضیح مقصود خویش بهره میجوید. از منظر وی، فهم امری روشمند نیست. حصول فهم یا بعبارتی دیگر حقیقت، بر طبق روش و ساختار و طی مراتب و مراحل بدست نمی¬آید بلکه دست¬یابی به آن، عبارت است از گشودگی یا انکشاف. انسان در مواجهه با امر هنری، هرگز برطبق روشی خاص یا مبنایی واحد به فهم از اثر دست نمییابد. بلکه درک زیباییشناختی او از یک اثر رابطهای لاینفک با سنت و تجربهی زیستهی تاریخی وی دارد. بر همین اساس، درک و فهم هر انسان از یک اثر هنری، عیناّ یکسان نیست. انتقاد اصلی وی از زیباییشناسی مدرن متوجه کانت است. زیرا او با سوبژکتیو دانستن حکم زیباییشناختی، عملا اثر هنری را فاقد حقیقت دانست و قائل به تمایز سوژه- اوبژه میان اثر هنری و ناظر به آن گشت. درحالی که سعی گادامر همانند استادش هایدگر، بر رفع این ثنویت و یکهتازی سوبژکتیویته استوار است. او از مفاهیم و اصطلاحاتی مانند بازی، عید و نماد برای تبیین مقصود خویش از فهم هنری و رخداد فهم در مواجهه با اثر هنری استفاده می¬کند. از نظر او، هنر نه یک امر منفکِّ از حقیقت و برخاسته از حسّ زیباییشناختی سوبژکتیو، بلکه وجهی از حقیقت است که بر ما گشوده میگردد و انکشافی است از حقیقت.
Text of Note
The aim of this thesis is to examine the concept of art from Hans-Georg Gadamer's perspective in his philosophical hermeneutics. This research does not attempt to explain the essence of art or the nature of the artistic or aesthetic phenomenon; rather, its purpose is to illustrate the essence of understanding. Gadamer believes that understanding is hermeneutic. In his book "Truth and Method," he elucidates this principle—namely, the hermeneutic nature of understanding—in three sections. In the first part of the book, he employs art to explain his intent. From his viewpoint, understanding is not systematic. Achieving understanding or, in other words, truth, does not arise from a method, structure, or through a hierarchy of steps; it is a matter of unfolding or development. When confronted with art, one does not understand the work through a specific method or based on a singular foundation. Rather, one's aesthetic appreciation of a work is deeply intertwined with their historical lived experience and tradition. Accordingly, each individual's comprehension of an artistic work is never exactly the same. His primary critique is directed towards modern aesthetics, especially Kant. Kant, by seeing aesthetic judgment as subjective, effectively devalued art by depriving it of truth and introduced a subject-object dichotomy between the art piece and the observer. Gadamer, following in the footsteps of his mentor Heidegger, strives to eliminate this duality and unify subjectivity. He uses concepts and terms like play, festival, and symbol to explain his understanding of art and the occurrence of understanding when confronted with an artwork. According to him, art is not an entity detached from truth, arising from subjective aesthetic sense, but rather, it is an aspect of truth that unfolds and reveals itself to us.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
Art according to Gadamer: With Reference to the First Part of Truth and Method