داوری یکی از شیوه¬های حل و فصل اختلافات می¬باشد که طرف¬های اختلاف با تراضی یکدیگر اختلاف خود را برای نیل به یک رأی الزام¬ﺁور به ﺁن ارجاع می¬دهند. در نتیجه داوری از توافق طرفین نسبت به ﺁن ناشی می¬شود و توافق¬نامه داوری معتبر مبتنی بر رضایت طرفین است. موافقت¬نامه داوری به عنوان توافق پایه برای حل و فصل خصوصی اختلافات داخلی و بین¬المللی در نظر گرفته می¬شود که بر مبنای ﺁن مرجع داوری می¬تواند در خصوص اختلاف طرفین رسیدگی نموده، اتخاذ تصمیم کند. به علل مختلف این موافقت¬نامه مانند هر قرارداد دیگری ممکن است ناقص یا مبهم باشد، هر مرجعی که با تحلیل یک موافقت-نامه داوری روبرو است، اعم از داور یا دادگاه، باید با تفسیر ﺁن رفع ابهام نموده و در نتیجه قصد واقعی طرفین را دریابد. اما از جمله شایع¬ترین ابهامات مربوط به موافقت¬نامه داوری، مربوط به قلمرو دعاوی تحت شمول این توافقات است. تفسیر موافقت¬نامه داوری حتی در توصیف و شناسائی ماهیت واقعی ﺁن مؤثر است. پرسش اصلی که انگیزه طرح بحث بوده، این است که تفسیر موافقت¬نامه داوری با کدام معیارها و ضوابط بایستی انجام شود و مرجع صالح و قانون حاکم بر چنین تفسیری کدام است؟ ﺁیا ضوابط کلی حاکم بر تفسیر قراردادها درخصوص موافقت¬نامه داوری نیز قابل اعمال است؟ به دلیل نوین بودن نظریه مطروحه و عدم وجود پیشینه برای ﺁن در سیستم حقوقی ایران، تلاش می¬شود در این پژوهش با شیوه توصیفی و تحلیلی و با بهره¬گیری از منابع کتاب¬خانه ای و با مطالعه تطبیقی قواعد و دکترین داوری تجاری بین¬المللی تا حد زیادی خلأهای موجود را پر کرده و راهکارهای مناسبی را در خصوص پرسش¬های طرح شده، ارائه نمود.
Text of Note
Arbitration is one of the altarnative dispute resulotion in which the parties by mutual conset refer their dispute to it, to reach a binding decision. as a result, the arbitration arises from the parties' agreement and the valid arbitration is based on the consent of the parties. The arbitration agreement is regarded as a method for the settlement of domestic and international disputes, according to which the arbitral tribunal can consider the dispute and make a decision. For a various reasons, this agreement, like other contracts, might be incomplete or ambiguous. Each authority dealing with the arbitration agreement, including arbitrators and courts, may represent different interpretations. But one of the most common ambiguities about arbitration agreement is the scope of litigation covered by these agreements. This interpretation is even essential for qualification and identifying the real nature of the agreement. The main questions that motivatevthis researches are which criteria could be used to construe the arbitration agreement and what is the competent authority as well as governing law for such an interpretation? Is it feasible to employ general rules governing the interpretation of contracts to the arbitration agreement? Due to the modernity of the doctrine in question and its lack of background in the Iranian legal system, efforts are made in this study in a descriptive and analytical manner, using library resources and comparative study of the rules and doctrine of international commercial arbitration to fill the existing gaps and provided appropriate solutions to the question posed.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
PRINCIPLES GOVERNING THE INTERPRETATION OF THE ARBITRATION AGREEMENTS