چینهنگاری سکانسی سازند پابده با استفاده از دادههای چاهپیمایی در سه چاه واقع در جنوب شرق خلیج فارس
First Statement of Responsibility
مهسا مرادپور
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
علوم طبیعی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۰
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۹۰ص.
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
چینه نگاری و دیرینه شناسی
Date of degree
۱۴۰۰/۱۱/۲۴
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
در این مطالعه، سازند پابده در سه میدان واقع در ناحیه جنوب شرق خلیج فارس به لحاظ سنگ¬شناسی، فسیل¬شناسی و چینه¬نگاری سکانسی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می¬دهد که سازند پابده در ناحیه مورد مطالعه در چاه A، دارای سنگ¬شناسی مارنی، شیلی و آهکی است. در چاه B بخش بالایی این سازند دارای شیل خاکستری است. این بخش شامل شیل¬های سیلتی خاکستری تا قهوه¬ای یکنواخت با میان لایه¬های سنگ آهکی سفید تا قهوه¬ای خرمایی، ریزدانه و سنگ-های مارنی است. قاعده¬ی این سازند در چاه B حاوی چرت و گلوکونیت می¬باشد. سازند پابده در چاه C دارای سنگ-شناسی شیلی، مارنی، آهکی، آهک چرتی، آهک اوولیتی و سیلتستون ماسه¬ای است. این سازند دارای ضخامت تقریبأ یکسانی (بیش از 1000 متر) در دو چاه A و B است اما در چاه C از ضخامت خیلی کمتری (حدود 100 متر) برخوردار است که احتمالأ تحت تأثیر بالاآمدگی و فرسایش، بخش قابل توجهی از آن از بین رفته است. محیط رسوبی این سازند بر اساس شواهد سنگ¬شناسی و فسیل¬شناسی مانند حضور شیل و مارن و آهک¬های دارای فسیل¬های پلانکتون و ترکیبات پیریت و گلاکونیت و مواد آلی یک محیط عمیق دریایی است. در این مطالعه برای مطالعات زیست چینه¬نگاری، نتایج حاصل از داده¬های فسیلی منطقه مورد مطالعه با مطالعات زیست چینه¬نگاری وایند (Wynd, 1965) مورد مقایسه و ارزیابی قرار گرفت. بر اساس تشابه فسیلی و زمانی، نه بیوزون معادل بیوزون¬های وایند در منطقه مورد مطالعه شناسایی گردید. همچنین بررسی چینه¬نگاری سکانسی با روش INPEFA نرم¬ افزار سایکلولاگ انجام شد و مرزهای سکانسی و سطح سیلابی بیشینه به ترتیب با نقاط عطف منفی و نقاط عطف مثبت منحنی INPEFA نگار گاما تعیین گردید. به-علاوه دسته رخساره¬های تراز بالا (HST) از روی روند منفی منحنی INPEFA و دسته رخساره¬های پیش¬رونده (TST) هم از طریق روند مثبت این منحنی مشخص شدند. بر همین اساس بررسی چینه¬نگاری سازند پابده در چاه¬های A و B منجر به شناسایی سه سکانس رسوبی درجه سوم و سه سطح سیلابی بیشینه و چهار مرز سکانسی شد. در چاه C با توجه به ضخامت کم تحت تأثیر فرسایش، سکانس¬ها و سیکل¬های رسوبی کوچک مقیاس¬تر تفکیک شدند. در گام آخر توالی¬های شناسایی شده در هر سه چاه مورد مطالعه، با یکدیگر مورد انطباق قرار گرفتند. همچنین در این مطالعه روش آنالیز موجک بکار گرفته شد. با استفاده از این روش تبدیل موجک پیوسته (CWT) برای تجزیه نگار گاما به مجموعه¬ای از ضرایب موجک در مقیاس¬های مختلف اعمال می¬شود. تبدیل موجک گسسته (DWT) برای تجزیه نگار چاه به پهنای باند فرکانس کوچکتر به نام تقریب (A) و جزئیات (D) استفاده می¬شود. تکنیک¬های مختلف تجسم گرافیکی نتایج تبدیل موجک پیوسته موجب درک بهتر مرزهای سکانسی می¬شود. با استفاده از DWT سطح سیلابی بیشینه از هر دو فرکانس بالاتر و فرکانس پایین محتوای سیگنال شناسایی می¬شود.
Text of Note
Abstract: In this study, the Pabdeh Formation was studied in three fields located in the southeastern part of the Persian Gulf in terms of lithology, paleontology and sequence stratigraphy. The results show that the Pabdeh Formation in the study area in A well has marl, shale, and calcareous lithology. In the B well the upper part of this formation has a gray shale. This section is composed of monotonous grey to brown silty shales, interbedded with white to tan brown, fine grained, and marly limestone. These became cherty and glauconitic towards the base. Pabdeh Formation in C well has shale, marl, limestone, chert limestone, oolithic limestone, and siltstone sandstones. This formation has almost the same thickness (more than 1000 meters) in the two wells of A and B, but in the well of C a significant part of it is gone and it has a much less thickness (about 100 meters) which is more likely due to uplift and erosion. The sedimentary environment of this formation is based on lithological and paleontological evidence such as the presence of shale and marl and limestones with plankton fossils and pyrite and gluconite compounds and organic matter is a deep marine environment. In this study for biostratigraphic studies, the results of fossil data of the study area were compared and evaluated with Wynd (1965) biostratigraphic studies. Based on fossil and temporal similarity, nine biozones equivalent to Wynd biozones were identified in the study area. Also, sequence stratigraphy was investigated by INPEFA method of Cyclolag software and the sequence boundaries and maximum flooding surface were determined by negative inflection points and positive inflection points of INPEFA gamma curve, respectively. In addition, the Highstand System Tract (HST) was determined by the negative trend of the INPEFA curve and the Transgressive System Tract (TST) was determined by the positive trend of this curve. Accordingly, the stratigraphic study of Pabdeh Formation in A and B wells led to the identification of three order sequence and three maximum flooding surface, and four sequential boundaries. In C well, due to low thickness which is caused by erosion, small scale sequences and sedimentary cycles were separated. Finally, the identified sequences in all three studied wells were matched. Wavelet analysis method was also used in this study. Using this method, continuous wavelet transform (CWT) is applied to gamma analyzers to a set of wavelet coefficients at different scales. Discrete wavelet transform (DWT) is used to decompose a well into a smaller frequency band called approximation (A) and detail (D). Different graphical visualization techniques of continuous wavelet transform results lead to a better understanding of sequential boundaries. Using DWT, the maximum flooding surface of both higher frequency and lower frequency signal content is detected.
OTHER VARIANT TITLES
Variant Title
sequence stratigraphy of the pabdeh formation by using well log data from the three wells located in the southeast of the Persian Gulf