طابق با فرهنگ سیاسی ایران باستان، نظم موجود در جامعه کاملا برگرفته از نظم موجود در عالم مینوی است همچنان که اهورامزدا با دستیاری امشاسپندان و ایزدان به ساماندهی و نظمبخشی جهان و امور جهان میپردازد، شاهنشاه و سایر طبقات اجتماعی نیز میبایست نظم و سامان را در جامع خویش اجرا نمایند چنانچه شاهنشاه حائز صفات و الزامات خاص شهریاری باشد میتواند از فره ایزدی یا تائید الهی برخوردار گردد و اینگونه شاه فرهمند بهعنوان نماینده و برگزید خداوند با دستیاری و همکاری سایر طبقات اجتماعی وظایف مختلف خویش چون سیاسی، اقتصادی، نظامی، اجتماعی و دینی را در قبال جامعه و کشور خویش انجام دهد و جامعهای به نظم و سامان مطابق الگوی مینویی خویش داشته باشد اما ایجاد بحران در جامعه در شکل یک قیام اجتماعی میتوانند نشانگر بینظمی در جامعه و حکومت باشد بهعبارتدیگر نشان میدهد که جامعه و حکومت از آن نظم ساختاری مطلوب خویش یا الگوی خویش فاصله گرفته و دورگشته است .قیام اجتماعی مزدک در اواخر قرن پنجم و اوایل قرن ششم میلادی کاملا بیانگر همین مطلب است اینکه ساختارهای حکومت و جامعه و قوانین حاکم بر ساختارها از الگوهای نظمبخشی مینوی خویش خارج گشته و این تضاد به شکل بحران یا قیام در جامعه تبلوریافته است.مساواتطلبی و عدالتخواهی بهعنوان مهمترین اهداف مزدک کاملا در همین راستا فهم میشود .پژوهش حاضر سعی دارد تا بامطالع منابع ساسانی و پسا ساسانی و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی موضوع را بهصورت فرایندی ( مطالعه بستر، محتوا، و نتایج و پیامدها) مورد تحلیل قرار دهد .
UNIFORM TITLE
General Material Designation
تاثیر ساختارهای سیاسی و اجتماعی عصر ساسانی بر قیام مزدک