مردم عادی کوچه و بازار در مورد خواجه عبدالرشید و مدرسهی خواجهعبدالرشید سینه به سینه از سالهای دور مطالبی را بیان میکنند که بعضا جنبهی تاریخی دارد و گاه با افسانه و قصه در هم آمیخه است مقالهی حاضر کوششی است به منظور جمعآوری اسناد و مدارک و اقوال مختلف در این مورد تا به عنوان تاریخ شفاهی در مجموعهی مقالات ضبط گردد نگارنده که خود یکی از اعقاب خواجه عبدالرشید است علاقهمند است که هرچه بیشتر دانستههای خود را افزایش دهد به امید روزی که بتوان با مدارک و اسناد معتبر گوشهی دیگری از تاریخ شهر کرمان و قبهی سبز را روشن کرد