به عکس و مدارک نسبتا فراوان و ثبت لایهنگاریهای طولانی از فرهنگهای پارینه سنگی میانه درلوانت، درهها و کوهپایههای زاگرس بطرف شمال و شرق دشت بینالنهرین، تاکنون مدارک نسبتا کمی از این مرحله از تحول بشری به دست دادهاند. این کمی مدارک تا حدودی به خاطر اکتشاقت و حفاریهای اندک باستانشناختی در این منطقه است. قابل توجه است که ذکر کنیم هر اقدامی برای یافتن آثار متعلق به پارینه سنگی میانه در زاگرس صورت گرفته، عملا به کشف محوطههای مربوط به این دوره انجامیده است. مطالعات و کاوشهای پارینه سنگی در ایران و بخصوص در زاگرس پس از جنگ جهانی دوم با حفاری غار بیستون توسط کارلتون کون شروع شد و در سالهای بعد محوطههای دیگری در نقاط مختلف در زاگرس انجام شد. اولین حفاری پارینه سنکی در زاگرس توسطدورتی گارودو در غار هزار مرد عراق انجام گرفت. از لایهc در این غار دو تبر دستی و بقایای استخوانهای سوخته بدست آمد. اما یکی از بهترین مدارک در زاگرس مجموعه ابزاری است که از درون لایههای تراس رودخانهای در برده بلکهی عراق بدست آمده است. و شرقیترین نمونه از آشولیان متاخر است. این محوطه در ارتفاع ۷۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد و در سال ۱۹۵۱ توسط هاو و رایت بصورت نچندان گسترده حفاری و آزمایش شده. لایهها ظاهرا دست نخورده و از شویندگیه در امان مانده بودند. بطور کلی با حفاری محوطههای دارای آثار موسوم به پارینهسنگی در وضعیت نسبتا بهتری قرار گرفته است. در این دوره منطقه زاگرس همچنان بیشتر از بقیه نقاط ایران دارای آثار بوده و پراکندگی آن نیز بیشتر است. در این مقطع بر خلاف قبل که بیشتر آثار از محوطههای روباز بدست آمده بود هر سه نوع محوطه یعنی غار، پناهگاه صخرهای و روباز وجود دارند. از این دوره بقایای حیوانی به اندازه کافی و مقدار اندکی نیز بقایای گیاهی نیز کشف شده است. اولین وقایع قابل ملاحظه از اسکلت و استخوان انسان در زاگرس، متعلق به ابن مقطع زمانی است و از غار شانیدر عراق بدست آمده است گاهنگاری مربوط به این فاصله زمان هم به دلیل آزمایشات و هم به دلیل قیاسها درروضعیت نسبتا بهتری در مقایسه با قبل دارد.