اگر از دیدگاه میان رشتهای، هنر و ادبیات را مجوعهای از فرهنگ و جامعه و شاخصههای محتوایی، اقتصادی و سیاسی بدانیم که در قالب و ساختار هنری - ادبی با زبان و عاطفهی شعری روایت شده است، در آن صورت ادبیات هر منطقه در بیان عناصر، فضاها، منابع و قلمروهای آن خطه نقش برجسته و بارزی خواهد داشت، به ویژه ادبیات و هنر بومی مناطق با ظرفیتها و پتانسیلهای جغرافیایی و تاریخی و جامعه شناختی. از این منظر، ادبیات با گردشگری تناسب بالا و والایی خواهد داشت که این نسبت شناسی گردشگری و ادبیات هم در ساختار و هم در ریخت شناسی و هم در تحلیل مضمونی و محتوایی قابل مطالعه است در این طرح با نگاه میان رشتهای، گرشگری و قابلیتهای شعر کرمانجی را مطالعه کردهایم که از منظر جامعه در قلمروهای زیر بیان میشود. ۱. کارکرد تاریخی یک بوم و منطقه از نگاه توصیفهای شعری؛ ۲. مضامین و مفاهیم اجتماعی حوزهی کرمانجی از منظر محنوای شعری؛ ۳. کارکردهای هنری و جاذبههای دلانگیز هنرهای تصویری و صوتی و تجسمی منطقه کرمانجی به روایت شعری؛ ۴. قابلیت های مکانی و جغرافیایی زیبا و جذاب منطقهی کرمانجی و ظرفیتها و پتانسیلهای جذاب قومی و فرهنگی و ادبی. جامعه آماری پژوهش در حوزهی کرمانجی شامل: شعرخای کرمانجی در منطقهی جغرافیایی لایین و کلات تا بجنورد به ویژه منطقهی خراسان شمالیست و در حوزهی جاذبههای گردشگری خم خمین قلمرو جغرافیایی است که به روش توصیفی و تحلیل کمی و کیفی انجام میشود. به طور یقین، جاذبههای گردشگری منطقه کرمانجی خراسان شمالی به خاطر انس قلبی و رفتاری کرمانجها با شعر و موسیقی در ارتباط شدید زبان و تصاویرو عواطف شعری با قلب و و جان قوم کرمانجهاو ساختار شعری کرمانجی از لو کرمانجی گرفت تا سه خشتیها و روایت محزون به گونههای متنوع بیان شده است که یکی از عناصر و عوامل اصلی جاذبههای گردشگری منطقه خراسان شمالی را باید در همین ترانهها و شعرهای بومی کرمانجی جست. نتیجهی این طرح ار منظر ادبی و فرهنگی عبارت استاز: ۱. ظرفیتهای زبانی و تصویری شعر کرمانجی در بیان جاذبههای گردشگری منطقه؛ ۲. میزان حضور فضاهای گردشگری در بافت شعری؛ ۳. تعامل میان طبیعت و فرهنگ در محور روایت - شعری؛ ۴. پیوستگی شعر عرفانهی کرمانجی با فرهنگ بومی