هدف از این مقاله، بررسی تاثیر سیاستهای خصوصی سازی و کوچک کردن اندازه دولت بر همبستگی ملی با توجهبه سرمایه اجتماعی است. یکی از لوازم برنامهریزی در دنیای جدید، توجه به مشارکت فعال و اثربخش همه جانبه افراد جامعه در تمام ابعاد مختلف توسعه می باشد. به عبارت دیگر، مشارکت فرآیندی است که در برگیرنده انواع کنشهای فردی و گروهی به منظور دخالت در تعیین شرنوشت خود و جامعه و تاثیر گذاردن بر تصمیمگیری درباره امور عمومی است. مشارکت و انگیزش اجتماعی می تواند در سطوح مختلف خرد، میانی و کلان جامعه انجام پذیرد. اندیشمندان، یکی از عناصر بحران همبستگی ملی - از جمله در مورد ایران - را فاصله فزاینده میان ارزش های صوری و کردار اجتماعی میدانند. در واقع، ضعف همبستگی ملی از ناهماهنگی در نظام اجتماعی و اقتصادی مردم در سطوح مختلف جامعه آشکار می گردد. بر این اساسسی این مقاله این است که آیا خصوصی سازی در ایران به افزایش سرمایه اجتماعی و به دنبال آن تقویت همبستگی ملی در کشور می انجامد؟ با توجه به این رویکرد، مقاله درصدد است با بررسی محتوایی، تاثیر سیاست های خصوصی سازی در گسترش سرمایه اجتماعی و به تبع آن، تقویت اتحاد و همبستگی ملی را مورد ارزیابی قرار دهد. همچنین، با استفاده از روش های کمی و مدل رگرسیونی، تاثیر متغیرهای خصوصی سازی، اندازه دولت، و نهادهای اقتصادی را بر روند سرمایه اجتماعی - که طبق تعریف مقاله یکی از عناصر تحکیم و تقویت همبستگی ملی به شمار می رود - را در ایران سال های پس از انقلاب بررسی کند.
TRANSLATED AS
Author
علی محمد احمدی، رضا وفایی یگانه، حسن محمد غفاری