از موثرترین عوامل ثبات در جوامع پیشرفته غربی، وجود نهادمند احزاب سیاسی است؛ چرا که احزاب به مثابه گروههای ساماندهنده، خواستهها، تعارضها، جنبشها و طغیان های اجتماعی را فرونشانده و افراد جامعه را در جهت رسیدن به خواستهها و مشارکت در قدرت و حاکمیت هدایت و رهبری میکنند. حزب نیاز و ضرورت جوامع باثبات امروزی است. بدینسان نقش محوری احزاب در ایجاد و حفظ ثبات سیاسی جوامع و حفظ همبستگی ملی، انکارناپذیر می نماید. از این رو، در این نوشتار، از منظری تئوریک به نقش و اهمیت احزاب در ایجاد همبستگی ملی توجه شده است. همچنین کاویژههای احزاب سیاسی از قبیل ایجاد مشارکت سیاسی، جامعهپذیری سیاسی، تجمیع منافع متکثر قدرت اجتماعی و دیگر عواملی در انعکاس خواستها و تقاضاهای اجتماعی از یک سو و نواقص و ناکارآمدی دولت از سوی دیگر، پرداخته میشود. در بحثی تاریخی ـ تحلیلی، به بیان روند تحزب از زمان مشروطه تا ظهور انقلاب اسلامی، از منظر آسیبشناسی، نگاهی اجماعلی شده و آنگاه عوامل عدم موفقیت احزاب ایرانی در دوره فوق در ایجاد همبستگی ملی و ناکامی در ایفای دیگر کارویژههای حزبی تحلیل شده است. در قسمت پایانی این مقاله، پیشنهاداتی به منظور تقویت روند تحزب گرایی در جمهوری اسلامی ایران ارائه گردیده است.