این تحقیق به بررسی موضوع ایرانشناسی در اتریش میپردازد. اگرچه تعریف جامعی از ایرانشناسی امکانپذیر نیست، میتوان گفت ایرانشناسی شاخه منظمی از دانش است که به مطالعه دانش فرهنگی ایران از زمان باستان تا زمان حال میپردازد.این دانش به طور کلی، شامل تاریخ، ادبیات، هنر و فرهنگ و زبانهای ایران باستان و معاصر میشود. این مطالعه با هدف بررسی سیر مطالعات ایرانشناسی در اتریش و تحولات آن از آغاز تا به امروز انجام شد. نخست، پیشینه روابط دو کشور ایران و اتریش را در سه بعد سیاسی، اقتصادی و فرهنگی مطالعه کرده، سپس روند مطالعات ایرانشناسی در اتریش، زمینههای گوناگون این مطالعات و تحولات آن مورد بررسی قرار گرفت؛ معرفی مراکز ایرانشناسی و زبان فارسی در اتریش و معرفی ایرانشناسان این کشور نیز بخشی از این تحقیق به شمار میرود. نتیجه کلی حاصل از این پژوهش این است که پیشینه روابط ایران و اتریش به قرن شانزدهم میلادی، همزمان با آغاز سلطنت سلسله صفویه و به قدرت رسیدن خاندان هابسبورگ در اتریش میرسد. حکومت هابسبورگ به منظور برقراری ارتباط با دولت عثمانی و اتحاد سیاسی با حکومت صفوی، به مترجمان مسلط به زبانهای ترکی، عربی و فارسی نیاز داشت .برای سازماندهی این امر و تربیت کارشناسان شرقشناس و ایرانشناس، در سال1754 م. فرهنگستان شرقی سلطنتی-پادشاهی (در وین ت╩سیس گردید. نکتهای که حتما باید بر آن ت╩کید داشت، این است که مطالعات ایرانشناسی در اتریش هیچ گاه تحت ت╩ثیر مناسبات استعماری نبوده است. در حال حاضر رشتۃ ایرانشناسی در هیچ یک از دانشگاههای اتریش وجود ندارد و فقط مأسسه ایرانشناسی فرهنگستان علوم اتریش است که در زمینههای متعدد ایرانشناسی به تحقیق میپردازد. با توجه به استعداد و قوه قابل ملاحظه سابقه مطالعات ایرانشناسی در اتریش، لازم است که مناسبات فرهنگی این دو کشور در این زمینه قوت گیرد و محققان از هر دو سوی از حاصل پژوهشهای یکدیگر بهرهمند شوند.
UNIFORM TITLE
General Material Designation
ایرانشناسی در اتریش [منابع الکترونیکی:پایاننامه]