کتاب حاضر، از مجموعه از ياد نرفتگان ، با موضوع دفاع مقدس است. داستان، ماجراي جواني به نام جميل است. او بدون پدر تحت محبتهاي مادر خود در خوزستان رشد کرده و با آنکه مال و منالي ندارد، شخصيتي محکم و مردمي دارد. جميل به تازگي به خدمت ارتش در آمده است، او در ميان خواستگاران حبيبه دختر شيخ فيصل ، مورد پسند واقع ميشود و ازدواج او با زيباترين دختر خوزستان زبانزد همگان قرار ميگيرد. جميل، که دفاع از ملت در برابر دشمن بعثي را مقدم بر منافع شخصي و خانواده ميداند، به عنوان افسر ارتش به جنگ رفته و زندگياش در تلاطمهاي بيشمار و انتظار قرار گرفته و در نهايت سرافرازي و سربلندي را براي خود و خانوادهاش به ارمغان ميآورد. بدون آنکه قصه اغراق، مبالغه و يا نقد غير منصفانهاي در کار باشد، رمان جميل با جذابيت خاص خود، به خوبي زواياي ناگفتهايي از دفاع مقدس را واکاوي کرده است و آميزهاي از عشق، تعالي و ايثار را بيان ميکند. نويسنده رمان دفاع مقدسي جميل در اين اثر سعي کرده تا داستان را با زباني ساده و روان و در دوازده فصل براي مخاطبشان روايت کند.