تعیین و مقایسه فراوانی سندرم دامپینگ در دو پروسیجر جراحی گاستریک بای پاس و اسلیو گاسترکتومی در بیماران مبتلا به چاقی مرضی
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
یاسر شرفی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۱
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۸۵ص.
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی
Discipline of degree
جراحی عمومی
Date of degree
۱۴۰۱/۱۰/۲۷
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه و هدف: سندرم دامپینگ یک عارضه جانبی شناخته شده گاستریک بای پاس است و معمولاً این باور وجود دارد که به دلیل حفظ اسفنکتر پیلور، احتمال بروز سندرم دامپینگ پس از اسلیو گاسترکتومی کمتر است. با این حال، برای بیمارانی که تحت اسلیو گاسترکتومی قرار میگیرند، غیرمعمول نیست که علائم نشاندهنده سندرم دامپینگ را نشان دهند. روش اجرا: این مطالعه از نوع مطالعات کوهورت آینده نگر بود. جامعه مورد مطالعه شامل بیماران با چاقی مرضی بود که در صورت داشتن اندیکاسیون انجام جراحی چاقی ، تحت جراحی با یکی از پروسیجرهای گاستریک بای پاس یا اسلیو گاسترکتومی قرار گرفتند. در ابتدای طرح، ویژگی های زمینه ای بیماران و همچنین یافته های آزمایشگاهی بیماران در روز بستری از طریق مرور پرونده بیماران گرداوری شد. بیماران با توجه به صلاحدید جراحی و موافقت بیمار در انتخاب جراحی، تحت جراحی با یکی از پروسیجرهای گاستریک بای پاس و یا اسلیو گاسترکتومی قرار گرفتند. یک ماه و سه ماه بعد از عمل جراحی، بیماران از طریق پاسخ به سوالات پرسشنامه اختصاصی معتبر Sigstad بررسی شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از نرم افزار SPSS ویرایش 23 استفاده شد. نتایج: در این مطالعه 90 بیمار مبتلا به چاقی مرضی که تحت عمل جراحی گاستریک بای پس (45 نفر) و اسلیو گاسترکتومی (45 نفر) قرار گرفتند از نظر فراوانی سندرم دامپینگ بررسی و مقایسه شدند . تفاوت معناداری بین دو گروه از نظر جنس و ابتلا به دیابت قبل از عمل وجود نداشت (P-value > 0.05). سن، وزن قبل از عمل، وزن ماه اول بعد از عمل، وزن سه ماه بعد از عمل، وزن نهایی، BMI قبل از عمل، BMI نهایی و قند خون ناشتا فعلی بین دو گروه تفاوت معناداری نداشت (P-value > 0.05). درصد کاهش وزن نهایی به طور معناداری در گروه اسلیو گاسترکتومی بیشتر بود (P-value < 0.001). در ماه اول و سوم تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد (P-value > 0.05). مقایسه فراوانی سندرم دامپینگ زودرس و تاخیری در مصرف شیرینی، غذای سرخ شده، نان، برنج/ پاستا، آبمیوه و لبینات بین دو گروه گاستریک بای پس و اسلیوگاسترکتومی در ماه اول تفاوت معناداری بین دو گروه نشان نداد (P-value > 0.05). مقایسه فراوانی سندرم دامپینگ زودرس و تاخیری در مصرف شیرینی، غذای سرخ شده، نان، برنج/ پاستا، آبمیوه و لبینات بین دو گروه گاستریک بای و اسلیوگاسترکتومی در ماه سوم تفاوت معناداری بین دو گروه نشان نداد (P-value > 0.05). درصد فراوانی سندرم دامپینگ زودرس در مصرف شیرینی و نان به طور معناداری در بیماران دیابتی بیشتر بود (به ترتیب P-value = 0.037 و P-value = 0.045). نتایج آزمون اندازه گیری های مکرر نشان داد که وزن به طور معناداری در طول زمان تغییر کرده است (P-value < 0.001) و این تغییرات تحت تاثیر نوع گروه نبوده است (P-value = 0.211). تغییرات نمره خام پرسشنامه برای مصرف شیرینی بین ماه های اول و سوم تفاوت معناداری بین این دو زمان حتی با در نظر گرفتن فاکتور نوع عمل وجود ندارد (P-value > 0.05). مقایسه بین گروهی ( گروه گاستریک بای پس و اسلیو گاسترکتومی) با ثابت در نظر گرفتن زمان نشان داد که تفاوت معناداری بین این دو گروه از نظر نمره خام پرسشنامه ماه اول و سوم برای مصرف شیرینی، نان و پاستا وجود دارد (P-value < 0.05). نتیجه گیری: بیماران گروه اسلیو گاسترکتومی در نهایت کاهش قابل توجه بیشتری از وزن را داشتند. هم چنین میزان سندرم دامپینگ زودرس در بیماران دیابتی مصرف کننده شیرینی و نان به طور معناداری بیشتر بود. نتایج ما نشان داد که فراوانی سندرم دامپینگ زودرس شیرینی و برنج و پاستا به طور معناداری در افراد جوانتر بیشتر است.