جداسازی و گسترش سلولهای Treg کودکان مبتلا به βتالاسمی ماژور در ex-vivo و بررسی عملکرد مهاری و نیز پلاستیسیتی آنها در حضور سایتوکاین های التهابی
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
امیرحسین منصورآبادی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۱
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۵۲ص
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی(PhD)
Discipline of degree
ایمنی شناسی پزشکی
Date of degree
۱۴۰۱/۰۶/۰۹
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه: بیماری پیوند علیه میزبان (GVHD) یک سندرم تهدید کننده حیات است که معمولاً بیمار را به پیوند سلول های بنیادی خونساز (HSCT) نیازمند می سازد. پیشگیری از بروز GVHD پس از HSCT همراه با به حداقل رساندن سرکوب طولانی مدت ایمنی در حال حاضر با سلول درمانی به واسطه سلول های T تنظیمی(Tregs) تحت بررسی می باشد. از آنجایی که سلولهای Tregs یک جمعیت با فرکانس پایین در گردش خون هستند و این جمعیت در گردش، برای کاربردهای بالینی کافی نمی باشد، گسترش اولیه سلول های Treg ضروری می باشد.مواد و روش¬ها: ۳۰ میلی لیتر خون محیطی از بیماران βتالاسمی ماژور و افراد سالم اخذ و سلولهایCD4+CD25+CD127- به روش MACS جداسازی شد. سلول های جدا شده در حضور راپامایسین و rIL-2 کشت داده شدند و سپس با بیدهای پوشیده شده با آنتی بادی های ضد CD3/CD28 فعال شدند. برای ارزیابی انعطاف پذیری سلول های Treg، Tregs گسترش یافته در محیطی حاوی IL1ß، IL6، TGFß، و IL2، با یا بدون 500 نانومولار راپامایسین به مدت 72 ساعت کشت داده شدند. برای بررسی عملکرد مهاری این سلولها بر روی سلول های Teff، رنگ آمیزی CFSE انجام گرفت تا از صحت عملکرد تنظیمی این سلولها، پس از گسترش در شرایط آزمایشگاهی، اطمینان حاصل گردد. تجزیه و تحلیل آماری با استفاده از نرم¬افزار SPSS ورژن ۲۴ انجام شد. آزمون Pair t-Test وIndependent t-Test جهت آنالیز داده ها مورد استفاده قرار گرفت. داده ها به صورت Mean ± SEM و مقادير P-value <0.05 معني دار در نظر گرفته شد.نتایج: درصد Treg های جدا شده از گروه کنترل به طور قابل توجهی بیشتر از Treg های جدا شده از بیماران بود (P-value = 0.01) که احتمالاً ناشی از اضافه بار آهن در بیماران بتا تالاسمی ماژور در نتیجه تزریق مداوم خون می باشد. همچنین درصد Treg ها پس از پنج روز گسترش در هر دو گروه نسبت به قبل از گسترش افزایش معنیداری داشت (P-value = 0.03). نتایج ما همچنین نشان داد که گسترش سلول های Treg پس از 72 ساعت در حضور سایتوکین های التهابی و در غیاب راپامایسین منجر به افزایش بیان درون سلولی سایتوکاین IL-17 (P-value = 0.01) شد، در حالی که بیان درون سلولی IL- 17 پس از افزودن 100 نانومولار راپامایسین به محیط کشت در حد پایه باقی ماند. نتایج ارزیابی عملکردی Tregs گسترش یافته تفاوت های نسبی را در هر دو گروه بیمار و کنترل نشان داد. بدینصورت که Tregs گسترش یافته تکثیر سلول های T پاسخ دهنده (Tresp) را به صورت وابسته به نسبت در گروه کنترل مهار کرد، در حالی که در گروه بیمار این اثر مهاری معنی دار نبود.بحث و نتیجه¬گیری: Treg های جدا شده از بیماران βتالاسمی ماژور عملکرد مهاری ضعیفتری نسبت به Treg های جدا شده از افراد سالم دارند. یکی از دلیل احتمالی این عملکرد ضعیف تر در بیماران، هتروژن بودن جمعیت سلولهای Treg گردشی به دنبال دریافت مکرر خون میباشد. از طرفی، افزایش محرک های آنتی ژنی به دلیل تزریق مکرر خون در این بیماران ممکن است عملکرد سلولهای Treg را تحت الشعاع قرار دهد. همچنین، ما به این نتیجه رسیدیم که راپامایسین با مهار تولید IL-17، جمعیت Treg ها را تثبیت میکند، که همگی تجویز داروهای سرکوبکننده ایمنی مناسب را در بیمارانی که درمان Treg دریافت میکنند، ضروری میسازد.