ارزیابی و ارتقای شاخص های شبکه اجتماعی دستیاران ورودی ۹۶ بیمارستان روزبه در سال تحصیلی ۹۷-۹۸
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
اردوان محمد آقائی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۴۰۰
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۷۴ص
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی
Discipline of degree
روانپزشکی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
زمینه و هدف: بسیار از رفتارها، نگرشها یا حتی احساسات ما بر اساس جایگاه ما در شبکههای اجتماعی روزمرهمان تعیین میشود. بیمارستانهای آموزشی نیز به عنوان یک مجموعه دارای شبکههای اجتماعی هستند که با مداخله در آنها میتوان عملکرد آنها را بهبود بخشید. در این مطالعه ما بر آن بودیم تا با سنجش شاخصهای شبکهي اجتماعی ارتباط آن را با فرسودگی شغلی، درک کیفیت محیط آموزشی دستیاران سنجیده و با مداخله در آن این پیامدها را بهبود بخشیم. روش اجرا: این مطالعه از نوع نیمه-تجربی و بدون گروه شاهد است. پس از اخذ رضایت آگاهانه، شبکهی اجتماعی دستیاران ورودی ۹۶ بیمارستان روزبه در سه شبکهی حمایت فردی، حمایت تحصیلی و حمایت درمانی و بالینی، شاخصهای درک محیط آموزشی بالینی و فرسودگی شغلی به وسیلهی پرسشنامه سنجیده شد. از نمرهی امتحان چندگزینهای سالانه درون بخشی به عنوان شاخص عملکرد تحصیلی بهره گرفته شد. پس از رسم شبکهی اجتماعی، جلسهای با دستیاران برقرار شد و از آنها در ارتباط با مشکلات شبکه و راهحلهای آن پرسش شد. به ابتکار دستیاران چهار گروه (سینما و روانپزشکی، تاریخ، فلسفه و روانپزشکی، ادبیات و روانپزشکی و طبیعتگردی)، برای ارتباط بهتر با همکاران و اساتید در بیمارستان تشکیل شد. تعدادی از دستیاران و اعضای هیئتعلمی به عنوان ادارهکنندهان هر گروه داوطلبانه شروع به فعالیت کردند. از ادارهکنندگان خواسته شد که هر گروه ماهانه یک جلسه برگزار کند. پس از ۷ ماه مداخله، مجدد شاخصهای پیشگفته در دستیاران سنجیده شد و دستیاران و اعضای هیئتعلمی که نقش اداره گروهها را پذیرفتند با همتایان خود از نظر تغییر در شاخصهای پیشگفته مقایسه شدند. نتایج: دستیاران داوطلب اداره جلسات در ابتدا تفاوت معناداری در شاخصهای شبکه اجتماعی و درک محیط آموزشی بالینی با گروه دیگر نداشتند. از نظر زیرشاخصهای فرسودگی شغلی نیز فرسودگی بیشتر در زمینهی مسخ شخصیت در آنها دیده شد. اساتید ادارهکنندهی جلسات به نسبت همتایانشان مرکزیت بیشتری در دو شبکهی حمایت تحصیلی و حمایت درمانی و بالینی داشتند. پس از انجام مداخله، اساتید ادارهکنندهی جلسات در شبکهی حمایت فردی افزایش معناداری در شاخصهای مرکزیت نشان دادند. همچنین دستیاران ادارهکنندهی جلسات افزایش معنا داری در شاخصهای درک محیط آموزشی بالینی و احساس دستاورد فردی داشتند. در دستیاران غیرادارهکنندهی افزایش معنادار در شاخصهای خستگی عاطفی و کاهش معنادار در شاخص درک محیط آموزشی بالینی دیده شد. نتیجه گیری: ارتباط بیشتر با اساتید در زمینههای مختلف میتواند نقش به سزایی در بهبود فرسودگی شغلی و درک دستیاران از محیط آموزشی بالینی داشته باشد. برای کشف بهتر روابط علت و معلولی این تغییرات مشاهده شده نیاز به مطالعات بیشتری با روشهای دارای یک گروه شاهد میباشد.