بررسی همبستگی گوناگونی ژن TENM۴ با اختلال دو قطبی نوع یک درگروهی از بیمران مراجعه کننده به بیمارستان روزبه یک مطالعه ی مورد- شاهد
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
عزیز طاهری
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۹
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی
Discipline of degree
روانپزشکی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه: اختلال دوقطبی نوع ۱، از جمله اختلال های شدید روان پزشکی بشمار می رود. شیوع آن در سراسر دنیا حدود ۱ درصد می باشد. [1] میزان ارث پذیری اختلال دوقطبی تا حدود ۸۵ درصد گزارش شده است . [2] [3] [4] گو این که سبب شناسی اختلال دوقطبی به طور دقیق شناخته نشده، به نظر می رسد که عناصر ژنتیک از جمله عناصر بسیار مهم در شکل گیری اختلال دوقطبی می باشند . [5] هدف: این مطالعه با هدف تعیین همراهی بین چندشکلی rs12576775 در ژن پروتئین تنئورین داخل غشایی 4، با اختلال دوقطبی، و میزان هوشبهر (inteIQ)، طراحی شده است. روش: ژنوتیپ rs12576775 در ۱۷۶ نفر شرکت کننده، شامل ۱۰۰ بیمار غیر وابسته (unrelated) مبتلا به اختلال دوقطبی (میانگین سنی: ۳۶.۲۷±۱۱.۹۹ سال، شامل۴۰ مرد،۴۰ درصد) و ۷۶ فرد سالم (میانگین سنی: ۴۰.۴۵±۱۰.۵۹ سال ، 47 مرد، 62 درصد) بود. ارزیابی های بالینی به وسیله روان پزشک با استفاده از مصاحبه بر مبنای ویژگی های پنجمین چاپ کتابچه تشخیصی و آماری اختلال های ذهنی (DSM-V) انجام شد. هوشبهر شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس هوش بالینی وکسلر (Wechsler adult intelligence score; WAIS) اندازه گیری شد. تعیین آللی و ژنوتایپی به روش واکنش زنجیره پلیمراز – چندشکلی قطعه با طول محدود (polymerase chain reaction-restricted fragment length polymorphism; PCR-RFLP) انجام شد. برنامه های نرم افزاری، از جمله COCAPHASE و CLUMP22 به ترتیب برای مقایسه شیوع آللی و ژنوتیپی مورد استفاده قرار گرفتند. با استفاده از نرم افزار SPSS، تحلیل متغیرهای کیفی، کمّی و نیز رگرسیون (برای ارزیابی همراهی ژنوتیپ با نمرات آزمون هوشبهر) انجام شد. يافته ها: نتايج نشان داد که نمرات آزمون هوشبهر وکسلر در کلّ نمونه، و نیز گروه مردان و زنان بین دوگروه بیمار و شاهد تفاوت معني داری داشت. نمرات هوشبهرهای کلامی، عملی، و کل، به طور معنی داری در گروه بیمار پایین تر از گروه شاهد بود. در تحلیل آللی، شیوع آلل G در چندشکلی rs12576775 ژن TENM4 در کلّ نمونه، در گروه بیمار، بالاتر از گروه شاهد بود (۱۴ درصد در مقابل ۱۰ درصد)، ولی تفاوت معنی داری بین دو گروه به دست نیامد. این وضعیت در تحلیل گروه مردان نیز وجود داشت. به این معنی که شیوع آلل G در چندشکلی rs12576775 ژن TENM4 در گروه بیمار، بالاتر از گروه شاهد بود (۱۶درصد در مقابل ۱۰ درصد)، ولی تفاوت معنی داری بین دو گروه به دست نیامد. در تحلیل گروه زنان، شیوع آلل A در چندشکلی rs12576775 ژن TENM4 در گروه بیمار، بالاتر از گروه شاهد بود (۸۷ درصد در مقابل ۸۶ درصد)، ولی تفاوت معنی داری بین دو گروه به دست نیامد. در تحلیل ژنوتیپی نیز، در هیچ کدام از الگوهای مشترک غالب (Co-dominant AA] در مقابل AG، و یا [GG)، غالب (AA] Dominant در مقابل [AG+GG)، و مغلوب (Recessive [AA+AG در مقابل [GG) در کلّ نمونه، و نیز گروه زنان همراهی معنی داری به دست نیامد. این در حالی است که بر اساس الگوی مغلوب (ژنوتیپ GG در مقابل مجموعه ژنوتیپ های AA+AG)، در گروه مردان، تفاوت به سوی اثر معنی داری (trend toward the significant effect) در آمد (t = 2.289, P = 0.13). این یافته با بالاتر بودن شیوع آلل G در تحلیل آللی گروه مردان، همسویی دارد. علاوه بر این، مشخص شد که در تحلیل رگرسیون، همبستگی معنی داری بین ژنوتیپ و نمرات هوشبهر کلامی (در کل نمونه [F=6.044, P<0.001]، در مردان [F=8.604, P=0.002]، و در زنان [F=3.511, P=0.02])، هوشبهر کارکردی (در کل نمونه [F=12.214, P<0.001]، در مردان [F=14.025, P<0.001]، و در زنان [F=7.222, P=0.001])، و هوشبهر کل (در کل نمونه [F=7.953, P<0.001]، در مردان [F=8.014, P=0.003]، و در زنان [F=5.188, P=0.004]) در آزمون وکسلر (WAIS)، وجود دارد. نتيجه گيري: نتايج ما نشان نداد که rs12576775 ژن TENM4 با خطر ابتلا به اختلال دوقطبی در يک گروه از بیماران ايراني همراهی داشته باشد. شاید بتوان بیماری زایی آلل G و ژنوتیپ GG را در مطالعات بعدی نشان داد.