تعیین یادگیری خود تنظیمی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در آمادگی برای جامع علوم پایه
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
مهسا خسروی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۹
PHYSICAL DESCRIPTION
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
آموزش پزشکی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
: یکی از چالشهای پیشروی دانشجویان پزشکی قبولی در آزمون جامع و گذر از مرحله علوم پایه به مرحله فیزیوپاتولوژی است. شواهد نشان داده است که یکی از مهارت مورد نیاز برای موفقیت در فعالیت های یادگیری چالش برانگیز یادگیری خودتنظیمی است. با توجه به آنکه اطلاعاتی از نحوه رویکرد دانشجویان به آزمون جامع و میزان یادگیری خودتنظیمی آنها در دسترس نیست، این مطالعه با هدف تعیین یادگیری خودتنظیمی دانشجویان پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران در مواجهه با آزمون جامع علوم پایه انجام شد روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی است. دانشجویان پزشکی متقاضی آزمون جامع علوم پایه در اسفند 1398 به صورت سرشماری وارد مطالعه شدند. ابعاد پیش اندیشی یادگیری خودتنظیمی شامل خودکارآمدی، تنظیم هدف و برنامه ریزی راهبردی مورد ارزیابی قرار گرفت. ابزار گردآوری داده ها، پروتکل ارزیابی یادگیری خودتنظیمی متشکل از پرسشنامه با سوالات باز پاسخ و بسته پاسخ، چارچوب کدبندی و نمره دهی و راهنمای آن بود. پروتکل ارزیابی بر اساس مدل زیمرمن و طی مرور متون و بررسی متخصصان تهیه شد. پرسشنامه در 3 نوبت به صورت سه ماه، یک ماه و دو هفته قبل از آزمون در اختیار دانشجویان قرار گرفت. اطلاعات به صورت کیفی و کمی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت.یافتهها: در مرحله سه ماه پیش از آزمون جامع، پرسشنامه 119 نفر از دانشجویان متقاضی آزمون جامع مورد بررسی قرار گرفت. از نظر خودکارآمدی، 9/36% از دانشجویان از موفقیت در آزمون جامع مطمئن بودند و تنها 4/1درصد مطمئن نبودند. بیشترین و کمترین راهبرد مورد استفاده برای تعیین هدف به ترتیب پیامد اختصاصی عملکردی (2/67% )، و بسط معنایی و خودارزیابی (8/0%) بود. بیشترین راهبرد استفاده شده برای برنامه ریزی راهبردی، مدیریت مطالعه (5/44%) و کمترین آن پیامد اختصاصی عملکردی (8/0%) بود. در مرحله یک ماه پیش از آزمون جامع، از میان 120 دانشجوی شرکت کننده ، 44% از موفقیت در آزمون جامع خیلی مطمئن بودند و فقط 7/0% مطمئن نبودند (خودکارآمدی). بیشترین راهبرد استفاده شده در تعیین هدف، پیامد اختصاصی عملکردی (8/65%) و کمترین راهبرد خودارزیابی (8/0%) بود. بیشترین راهبرد استفاده شده در برنامه ریزی راهبردی، مدیریت مطالعه (5/37%) و کمترین، راهبرد بسط معنایی(8/0%) بود. در مرحله دوهفته پیش از آزمون جامع، از میان 121 دانشجوی شرکت کننده در این مرحله، 8/41%از نتیجه ی آزمون جامع مطمئن بودند و فقط 7/0%مطمئن نبودند. بیشترین راهبرد استفاده شده برای تعیین هدف، پیامد اختصاصی عملکردی(71/0%) و کمترین خودارزیابی(8/0%) بود. در برنامه ریزی راهبردی، بیشترین راهبرد استفاده شده خودارزیابی(2/51%) و کمترین پیامد عمومی تکلیف(8/0%) بود. بحث و نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه حاضر، در هر سه مرحله زمانی آمادگی برای آزمون جامع، خودکارآمدی دانشجویان بالا بود. بیشترین راهبرد مورد استفاده برای تعیین هدف و برنامه ریزی راهبردی پیامدهای اختصاصی تکلیف و مدیریت مطالعه بودند که با ماهیت تکلیف یادگیری مطابقت دارد. جالب آنکه با نزدیک شدن به زمان آزمون، راهبرد خودارزیابی بیشتر توسط دانشجویان مورد استفاده قرار گرفت. در این میان راهبردهای پیچیده تر مثل راهبردهای سازماندهی، بسط معنایی و تعیین مطالب مهم کمترین استفاده را داشت. نتایج مطالعه حاضر می تواند در برنامه ریزی های حمایتی و آموزشی برای دانشجویان پزشکی برای موفقیت در آزمون جامع مورد استفاده قرار گیرد.