طراحی مدل معرف آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد BEME و عوامل موثر بر به کارگیری آن توسط اساتید
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
نازیلا زرقی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۸
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
÷۷۱ص.
Other Physical Details
جدول،نمودار
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی PHD
Discipline of degree
آموزش پزشکی
Text preceding or following the note
۲۰
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه و هدف: کاربرد بهترین شواهد در آموزش پزشکی در محیط آموزشی از ضروریات آموزش پزشکی است. براساس متون، اگر چه شواهد آموزشی کافی در این حوزه وجود دارد، اما کاربرد شواهد در آموزش پزشکی توسط اساتید و سیاستگزاران عقیم مانده است. از سوی دیگر، شواهدی دال بر بکارگیری آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد و فرآیندی که طی آن شواهد آموزش پزشکی در بافتار واقعی استفاده می شوند، یافت نشد. بنابراین پژوهشگران سعی کردند تا چارچوب تحلیلی معرف بکارگیری آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد را در ایران توسعه داده و بر مبنای آن مدل معرف را ارائه دهند.روش کار: این مطالعه در پارادایم کیفی با روش گراندد تئوری و رویکرد کوربین و اشتراوس ، با مشارکت 20 مشارکت کننده که در سطوح مختلف آموزش پزشکی نظیر تدریس، اجرا و سیاستگزاری درگیر بودند به منظور کشف تجربیات آنها درباره کاربرد آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد انجام شد. انتخاب مشارکت کنندگان به شیوه هدفمند شروع و با نمونه گیری نظری ادامه یافت. داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش که در ارتباط با تجربه ایشان از استفاده ی شواهد در آموزش پزشکی، جمع آوری گشت. به منظور شفاف سازی بیشتر از سؤالات اکتشافی استفاده شد. مصاحبه های ضبط شده بلافاصله پیاده سازی و با استفاده از پارادایم کدگذاری تحلیل شد. نهایتا مدلی حاصل شد که در آن مفاهیم، ساختار و فرآیند آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد مشخص گردید.یافته ها: مساله اصلی در پژوهش حاضر، بکارگیری شواهد در آموزش پزشکی بود که در واکنش به آن مشارکت کنندگان در به کارگیری سطوح مختلف شواهد، سعی در جایگزین کردن نابجای پزشکی مبتنی بر شواهد به جای آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد داشتند. این امر ناشی از درک متفاوت از آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد توسط مشارکت کنندگان بود که در بستر عوامل فردی و سازمانی نمود پیدا می کرد.نتیجه گیری: نتایج به دست آمده حاکی از آن هستند که چالش های اصلی آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد عوامل مداخله کننده فردی و عوامل مداخله کننده سازمانی بودند که در متن رویدادها و داده هاي زمینه اي مشهود بود. به نظر می رسد درک متفاوت مشارکت کنندگان از آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد و استفاده از رویکرد پزشکی مبتنی بر شواهد به جای آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد، کاربرد شواهد در آموزش پزشکی را تحت تأثیر قرار می داد. پیشنهاد می شود که در پژوهشهای آتی، از این عوامل در جهت تغییر فرآیند آموزش پزشکی مبتنی بر شواهد استفاده شود