بررسی تاثیر سلول های میکروگلی بر لانه گزینی و تمایز سلول های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان پیوند شده در مدل دمیلیناسیون القایی با کوپر یزون در جسم پینهای
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
فاطمه طهماسبی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۷
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۲۶ص.
Other Physical Details
جدول نمودار
Accompanying Material
سی دی
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
دکتری تخصصی(PHD)
Discipline of degree
علوم تشریحی
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری خودایمنی دمیلینه¬کننده مزمن است و علائم پاتولوژیک آن شامل التهاب، از دست دادن میلین، آستروسیتوز و میکروگلیوز می¬باشد. میکروگلی¬ها در پاسخ به التهاب با ترشح سیتوکین¬های التهابی سبب تشدید علائم بیماری می¬شوند. گیرنده فاکتور محرک کلونی 1 (CSF1R) تنها توسط میکروگلی¬ها در مغز بیان می¬شود. این گیرنده برای عملکرد میکروگلی¬ها ضروری است و PLX3397 مهارکننده اختصاصی آن می¬باشد. از طرف دیگر سلول¬های بنیادی مزانشیمی (MSCs) به¬عنوان یک منبع مناسب در درمان بسیاری از بیماری¬ها کاربرد دارند. از این¬رو در این مطالعه سعی شد تا با حذف سلول¬های میکروگلی و کاهش فاکتورهای التهابی به دنبال آن و همچنین پیوند سلول¬های بنیادی مزانشیمی و تولید فاکتورهای تغذیه¬ای، محیطی مناسب برای میلین¬سازی و بهبود این بیماری ایجاد گردد.مواد و روشها: ابتدا 60 سر موش نر 8 هفته نژاد C57BL/6 به 6 گروه تقسیم و برای القای مدل دمیلیناسیون مزمن، موش¬ها با غذای حاوی کوپریزون 2/0 درصد به¬مدت 12 هفته تغذیه شدند. به منظور حذف میکروگلی¬ها، از PLX3397 به¬میزان mg/kg 290 در غذای حیوانات به¬مدت 21 روز استفاده شد. MSCs از مغز استخوان¬های فمور و تیبیا جداسازی و کشت داده شد. پس از تعيين هويت، MSCs با مارکرهاي سطحي CD44، CD105، CD34 وCD45 توسط فلوسایتومتری، آن¬ها با DiI نشان¬دار شدند. حدود 105×3 سلول توسط دستگاه استریوتاکس به داخل بطن راست مغز موش¬ها تزریق شد. میزان آستروسیت، الیگودندروسیت و میکروگلی به¬ترتیب با آنتی¬بادی¬های GFAP، APC و Iba-1 به روش ایمونوهیستوشیمی ارزیابی شد. میزان میلین¬زایی مجدد با دو روش رنگ¬آمیزی اختصاصی Luxal fast blue و میکروسکوپ الکترونی و میزان بیان ژن¬های CSF1، CSF1R، CX3CR1، CX3CL1،TGF-β ،TNF-α و IL-1β با روش qRT-PCR بررسی شدند. داده¬ها با استفاده از نرم¬افزار SPSS24 به روش one way ANOVA آنالیز شد.نتایج: آنالیز داده¬ها نشان داد که تجویز PLX3397 باعث کاهش معنی¬دار (p˂0.001) تعداد میکروگلی¬ها و پیوند MSCs سبب کاهش معنی¬دار (p˂0.01) تعداد آستروسیت¬ها شد و تجویز PLX3397 با پیوند MSCs منجر به افزایش معنی¬دار (p˂0.001) تعداد الیگودندروسیت¬ها نسبت به گروه کوپریزون گردید. نتایج بررسی ژنی نشان داد که تیمار PLX3397 سبب کاهش (p˂0.001) بیان CX3CR1، CSF1R و CSF1 شد. میزان CX3CL1 و TGF-β به¬عنوان فاکتورهای تروفیک در گروه پیوند MSCs افزایش (p˂0.001) یافت. تجویز PLX3397 و پیوند MSCs باعث کاهش معنی-دار (p˂0.001) سیتوکین¬های التهابی TNF-α و IL-1β گردید. نتایج LFB و TEM نشان داد که PLX و MSCs سبب افزایش میلین¬زایی مجدد در گروه¬های مورد مطالعه شدند.نتیجهگیری نهایی: درنهایت نتایج حاصله نشان داد که تجویز PLX3397 به مدت 21 روز همراه با پیوند MSCs سبب تقویت میلین¬زایی مجدد همراه با افزایش الیگودندروسیت¬ها در مدل دمیلینه مزمن شد که این اثرات مثبت می¬تواند در ارتباط با کاهش میکروگلی¬ها و آستروسیت¬ها باشد.