تأثیر رفتار درمانی شناختی در کاهش علائم اضطراب اجتماعی و بررسی تغییرات الکتروفیزیولوژیکی مغز در ناحیه فرونتال
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
عليرضا تاريخی
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
دانشگاه علوم پزشکی تهران، دانشکده پزشکی
Date of Publication, Distribution, etc.
۱۳۹۴
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۹۸ص.
Other Physical Details
جدول نمودار
Accompanying Material
سي دي
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
كارشناسی ارشد
Discipline of degree
روان شناسی بالينی
Date of degree
۱۳۹۴/۱۱/۲۵
Text preceding or following the note
۱۸
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مقدمه: اختلال جمع هراسی با ترس و اضطراب از مواجهه با موقیعتهای اجتماعی شناخته میشود. مطالعات در حال رشدی در مورد نوروفیزیولوژی این اختلال وجود دارد که به روشن شدن مدارهای زیربنایی این اختلال کمک کرده است. در این میان برخی از این پژوهشها روی توان آلفا و بتا و عدم تقارن آلفای EEG این بیماران تمرکز کردهاند. این مطالعات نشان میدهند عدم تقارن آلفایی به سمت نیمکره راست در این بیماران وجود دارد که پس از درمان به نیمکره چپ منتقل میشود. در این پژوهش به بررسی این عدم تقارن و توان امواج آلفا و بتا قبل و بعد از شناخت درمانی پرداخته شده است. روش: این مطالعه به شیوه آزمایش تک موردی A-B با اندازه گیریهای چند گانه و فاز پیگیری انجام شده و تحلیلها در آن به صورت نموداری است. همچنین از پرسشنامههای افسردگی بک دو و پرسشنامه جمع هراسی به منظور بررسی علائم و از ثبت EEG در حالت استراحت به منظور بررسی تغییر امواج مغز استفاده گردیده است. یافتهها: توان نسبی آلفا و بتا و عدم تقارن آلفا در طول زمان پایدار هستند و احتمالاً به صفتهای پایدار اضطرابی (مثل بازداری رفتاری) ارتباط دارند. همچنین توان نسبی آلفا و بتا و عدم تقارن آلفا نسبت به رویدادهای جلسات درمانی حساس است و تغییراتی در آنها مشاهده میشود. اگرچه روند تغییر علائم با تغییر توان و عدم تقارن همخوانی ندارد ولی شروع گزارش کاهش علائم توسط آزمودنی با نوسان زیاد در عدم تقارن و توان آلفا و بتا همزمان بوده است. بحث: دادههای این پژوهش نشان میدهد اگرچه عدم تقارن آلفا در طول زمان دادهی پایایی است ولی این ثبات ناشی از ارتباط آن به صفتهای پایدار اضطرابی مربوط است. یافته جالب توجه دیگر در این پژوهش آن است که شروع گزارش کاهش علائم توسط آزمودنی با تغییراتی در امواج الکتروفیزیولوژیک مغز همراه است که میتواند نشان دهنده تغییرات مدارهای نورونی زیر بنایی این اختلال باشد.