"داخل بازارچه مسجدی قدیمی بود که پدرم برای نماز جماعت به آنجا میرفت. پیشنماز مسجد روحانی با صفایی بود که با پدرم سلام و علیک داشت. یک بار بعد از روضه که جمعیت متفرق شد، پیش پدرم رفتم و گفتم: ـ بابا؟ ـ چیه؟ ـ من میخوام روضهخوان بشم. ـ حوزه علمیۀ کجاست؟ ـ شهر قم، همونجا که رفتیم زیارت حضرت معصومه3، یادته؟ ـ آره، چه وقت میتونم برم حوزۀ علمیۀ قم؟ ـ وقتی بزرگ شدی! او که باور نمیکرد این قدر مصصم باشم، سراغ پیشنماز مسجد رفت و بعد از صلاح و مشورت، معرفی نامهای برایم گرفت. بعدش هم خانواده عروس و پدرم را برای این وصلت راضی کند. بعد از آنهمه فکر کردن به این نتیجه رسیده بودم که برای ازدواج باید در تهران واسطهای پیدا کنم. *** روز بعد حاج رضا و زنش به حجره آمدند. حالا که خودتون مقدمات این پیوندو فراهم کردید، من با اجازه شما برم تهران به پدر و مادرم اطلاع بدم."
PIECE
Title
فرهنگ کوثر
Volume Number
، شماره ۷۵(۶ صفحه - از ۱۲۱ تا ۱۲۶)
Date of Publication
، پاییز ۱۳۸۷
PERSONAL NAME USED AS SUBJECT
Entry Element
معصومه
Entry Element
Masumah
Additions to Name Other than Dates
بنت موسیکاظم (ع)
Additions to Name Other than Dates
bint Musa al-Kazim
Dates
، ۱۷۳؟ - ۲۰۱؟ق.
Form Subdivision
-- داستان
Form Subdivision
-- Fiction
a01
a01
ba
UNCONTROLLED SUBJECT TERMS
Subject Term
خواب ، حجره ، آب ، مدرسه ، قم ، مرادعلی ، ماه ، حوض آب ، روز بهیادماندنی ، ازدواج