وتوپیا )utopia ( پیشینه ای طولانی در بینش فکری - فلسفی بشری داشته است . آنچه از هبوط آدم می آغازد و تا امروز ادامه می یابد . اندیشه ای که در بازگفت های متوالی تاویل های گوناگون پذیرفته و منش یکه ی هر دوران را باز تابیده است . " یوتوپیاوسینما" در پی دریافت چگونگی نسبتی است . که سینما با این اندیشه ی کهن برقرار می کند و طریقه ی تاویل و باز گفت نوین آن در رسانه ای مدرن که در افق تفکر و فلسفه ی انتقادی امروز می اندیشد . پژوهش پهنه ای ناآزموده را پیش چشم می کشید . با دو ویژگی : نخست دشواری ها ودامچاله های ناگزیر گستره ای ناآشنا و سپس لذت گشایش پژوهشی که بهترین آزمون اتکاء به اندیشه ها و تاویل های شخصی بود ، آنچه باب یوتوپیای معنوی را بر گشود . اگر یوتوپیای کلاسیک همواره خواستگاه خود را در سخن سیاسی می جست و در چارچوب شهرمحصور آرمانی ویوتوپیای مدرن همین خواستگاه را در حیطه ی دول جهانی ایده آل ( اندیشه ای که قرن بیستم را به آن آزمون های سیاسی - اجتماعی در می کشد . که شکست یوتوپیا را در پی دارد . یوتوپیای معنوی حیات خود را در گستره ای فرهنگی می جوید و افقی نوین فرا راه این اندیشه ای کهن می گشاید . اموزه های ارزشمند " پل ریکور " در خصوص ظرفیت حضور یوتوپیا در سخن سیاسی و بازیافت یوتوپیا در عرصهی سخن فرهنگی در اثبات فرضیه ی امکان حضور یوتوپیایی معنوی به کارآمد و جهان رازگشای هنر معنی بخشید و رساله سینما- این هنر جدید - را عرصه ی آزمون آن قرار داد . از این راستا بن بست اندیشه ی کهن یوتوپیا که دستامد برنامه ها و نمایشات سیاسی یوتوپیای مدرنیته بود بار دیگر در افقی نوین گشوده می شود آنچه بازآفرینی امید بهروزی برای هستی اندیشمند بشری را در کف دارد . و سینما به تاویل رساله خالق توانمند چنین جهانی است . بدین سان رساله ی حاضر در کلیت خود شرحی است . بر مقابله ی نقادانه ی سینما علیه یوتوپیای مدرنیته در گونه ها (ژانرها) و عرصه های گوناگون و نیز بازآفرین ساحت دیگری از یوتوپیا: یوتوپیای معنوی .