مه ادیان و مکاتب الهی و مادی، با توجه به تعاریف آنان از انسان و عالم پیرامونش، در پی رسانیدن او به اهدافی مشخص هستند .دین اسلام نیز از دیگر مکاتب و ادیان مستثنی نیست و به دنبال حرکت انسان در مسیر هدفی است که آن هدف کمال مطلق است .این حرکت و سیر انسان برای نیل به کمال مطلق، همان تربیت دینی اوست .در این دین شریف با تربیت انسان تلاش می شود، هم استعداد های شکوفا شده دراو، جهت درست خود را بیابند و هم استعدادهای نهفته در وی به فعلیت برسند .اما در این میان همانطور که هیچ امری بدون نظم و نظام به غایت مطلوب نمی رسد، قدم گذاشتن در مسیر تربیت بدون ساختار ونظام، متربی را آسان و راحت به غایت مطلوب نمی رساند .این پراکندگی و بی ساختاری تکلیف مربی و متربی را نا معلوم و مبهم می کند.تشخیص مسیر درست، توجه به استعدادهای افراد در شرایط گوناگون، ورود به این مسیر و چگونگی حرکت درآن و همچنین جلوگیری از انحراف هایی چون گمراهی، تندروی و یا کندروی در مسیر تربیت، همان اجزاء پراکنده و مبهم در مسیر تربیت هستند، که معمولا بدون نظام و ساختار، در بستر معارف اسلامی بیان شده اند .نظام و ساختار تربیت با نظم دهی و دسته بندی از معارف اسلامی، به گونه ای منظم همه این موارد را در اختیار مربیان و متربیان قرار می دهد .این اجزاء پراکنده در ساختار تربیت جایگاه خود را تحت عناوینی همچون موانع و مقتضیات، مبانی، اصول و روش های تربیتی یافته اند .آنچه در این رساله ارائه شده تنها دو بخش از این نظام یعنی اصول و روش های تربیتی است.روش ها همان راه های ورودی به مسیر تربیت و چگونگی حرکت در آن متناسب با شرایط محیط و افراد گوناگون است؛ اصول نیز قوانین حاکم بر جریان تربیت یا قانون هایی تربیتی است که انسان در همه زمان ها در دو حوزه ی فردی و اجتماعی باید بر اساس آنها رفتار نماید.نکته قابل توجه آنکه در نامه سی و یکم نهج البلاغه که به نامه تربیتی بین آگاهان و عالمان به اخلاق و تربیت شهرت یافته است؛ تمام بخش های یک نظام تربیتی و موضوعات مربوط به آن، وجود دارد .از این رو با تحقیق عمیق و دقیق می توان به تمام اجزای این نظام همراه با تبیین و تفسیر امیر مأمنان(ع)در مورد آن بخش از نظام، دست یافت.اصول و روش های تربیتی از منظر امام علی(ع) در نامه سی و یکم نهج البلاغه، دو بخش از این نظام تربیت می باشد که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است.در فصل اول به مفاهیم رساله همچون مفهوم اصل، مفهوم روش، مفهوم تربیت و تبیین، رابطه آنها در نظام تربیت پرداخته شده است .در قسمت دیگر از همین فصل نیز به پژوهش در مورد کلیاتی که برای ورود به نامه همچون منبع و اسناد نامه، تاریخ نگارش آن، شناخت مخاطب آن، جغرافیای سخن و ...، پرداخته ایم .در فصل دوم به اصول فردی چون، اصلاح رابطه خود با خدا، صبر و استقامت، تفکر و تدبر، تعادل و ...دست یافته ایم .در فصل سوم به اصول اجتماعی چون رفق و مدارا، عدم انظلام، اخوت، انصاف، و ...رسیده ایم .در فصل چهارم نیز روش هایی که در نامه مورد توجه بود از جمله روش عبرت پذیری، روش الگویی، روش موعظه، روش یاد مرگ و...، بیان گردیده است . این اصول و روش ها با توجه با نگاه امیرمأمنان(ع )در ابتدا مفهوم شناسی شده اند و پس از آن ذیل هر اصل یا روش آموزه های عبارات نامه، با قرار گرفتن در خانواده حدیث مربوط به خود مورد تبیین و بررسی قرار گرفته اند
UNIFORM TITLE
General Material Designation
اصول و روش های تربیتی در نامه سی و یکم نهج البلاغه