نظریه رکن رابع در دوران غیبت امام عصر(عج) از دیدگاه شیخیه
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
/ سید محمدرضا حسینی لواسانی
Subsequent Statement of Responsibility
؛ استاد راهنما: حسن طارمی؛ استاد مشاور: رسول جعفریان
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشگاه قرآن و حدیث(پردیس تهران)
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۲
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۲۸۳ص.
GENERAL NOTES
Text of Note
کلیدواژهها: رکن رابع، وحدت ناطق، شیخ احمد احسائی، سید کاظم رشتی، شیخیه، مدارس شیخیه(تبریز، کرمان، همدان)، بابیت
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص.: ۲۸۰ - ۲۸۳؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم حدیث(گرایش کلام و عقاید)
Date of degree
۲۳/۶/۱۳۹۲
Text preceding or following the note
۷۵/۱۹
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مدرسه شیخیه یکی از مدارس کلامی شیعة اثناعشری به شمار میرود که توسط شیخ احمد احسائی در قرن دوازده هجری بنا نهاده شد. تعالیم شیخ احسائی پس از مرگ او و جانشین اصلیاش سید کاظم رشتی در چهار مسیر ادامه یافت. مدرسه کرمان، مدرسه تبریز و مدرسه همدان و جریان بابیة نخستین. یکی از موضوعاتی که با نام مدرسه شیخیه گره خورده است، بحث رکن رابع ایمان است که چهار مدرسة فوق الذکر در مورد اصل و جزئیات آن نظر واحدی ندارند.رسالة حاضر با مطالعة آثار مشایخ شیخیه در چهار مدرسه فوقالذکر سیر تطور این نظریه را پی میگیرد و نشان میدهد برای فهم صحیح تطورات این نظریه باید بین بُعد نظری آن با بُعد مصداقیاش تفکیک کرد. در بخش نظری به تفصیل ادلة باورمندان و منکران این نظریه در بین شیخیان مطرح شده و نسبت آن با تئوری وحدت ناطق تبیین شده است. در بخش مصداقی نیز با احصاء گزارشهای گوناگون مدارس چهارگانة فوق، کوشیده شده در مورد جایگاه و ادّعای مشایخ مدرسه شیخیه (به خصوص: شیخ احسائی و سید رشتی) در نگاه اتباعشان قضاوت شود.نظریة رکن رابع به عنوان اثباتکنندة وجود وسائط میان معصومین علیهم السلام با سائر مردم، علاوه بر بُعد کلامی از لحاظ تاریخی نیز میتواند به فهم بهتر برخی وقایع تاریخی دوران قاجار تا دوران معاصر کمک کند. لذا با زاویة دید تاریخی نیز به تحلیل تطورات آن به ویژه ارتباط آن با جریان بابیت پرداخته شده است.