رویکرد اخلاقی قوانین مدنی در حوزه خانواده با تاکید بر لایحه جدید
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
/ منصوره گل مرادی
Subsequent Statement of Responsibility
؛ استاد راهنما: مهدی رهبر؛ استاد مشاور: عباس پسندیده
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشگاه قرآن و حدیث (پردیس تهران)
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۲
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۳۴ ص.
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص. ۱۲۹ - ۱۳۲؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
فقه و مبانی حقوق اسلامی
Date of degree
۰۴/۱۲/۱۳۹۲
Text preceding or following the note
۱۸
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
سوال اصلی این تحقیق آن است که رویکرد اخلاقی قوانین مدنی در حوزۀ خانواده، چگونه است؟ هدف اصلی حقوق، ایجاد نظم عمومی و برقراری عدالت در جامعه از طریق وضع قانون و نظارت بر حسن اجرای آن است . خانواده نیز به عنوان کوچکترین نهاد اجتماعی، نیاز به قوانینی دارد که حقوق و تکالیف اعضای خانواده را، أعم از زوجین، والدین و فرزندان در قبال یکدیگر، معین نماید. منبع اصلی قوانین خانواده در ایران، همچون دیگر احوال شخصیه، فقه امامیه است. قوانین خانوداه، یا از حیث منطوق و یا از حیث مفهوم، عموماً احکام فقهی مأخوذ از از متن کتب فقهی و آراء فقها هستند. رسالت اصلی فقه نیز، معین کردن تکلیف مکلفان از طریق بیان احکام الزامی دین (واجبات و محرمات) است که سرپیچی از آنها، دارای ضمانت اجرای اخروی و بعضاً دنیوی است. رسالت اخلاق، بیان باید و نبایدهای اخلاقی است که در ذات خود غیرالزامی هستند ولی شخصِ طالب کمال انسانی ـ علاوه بر تکالیف الزامی ـ خود را مقید به اجرای این دستورات می¬داند. فقه ـ که قوانین خانواده مستقیماً از آن نشأت گرفته ـ در اهداف میانی و کارکردها، با اخلاق تفاوت دارد ولی منبع هر دو، شریعت است و هر دو در یک هدف غایی ـ که همان رساندن انسان به کمال و سعادت است ـ با یکدیگر اشتراک دارند؛ منتهای مراتب، فقه، در یک سطح حداقلی و اخلاق در یک سطح حداکثری، هدف مذکور را دنبال می¬کنند. علاوه بر آن، در سایۀ عمل به احکام فقهی خانواده ـ که به قالب قوانین درآمده اند ـ یکی از ارکان اصلی اخلاق یعنی "عدل" نیز تحقق می¬پذیرد. توجه ویژه¬ای که دین مبین اسلام به خانواده به عنوان نهادی مقدس و تعیین کننده در سرنوشت جامعه، دارد، به خوبی از کثرت دستورالعمل¬های اخلاقی که دربارۀ مراحل تشکیل خانواده، ازدواج، همسرداری ، تولد و تربیت فرزند، ارائه داده است، فهمیده می¬شود. از آنجا که شکل گیری و نیز تداوم خانواده بر اساس عواطف انسانی می¬باشد، حقوق با ماهیت خشک و غیر قابل انعطاف خود، به تنهایی برای رفع مشکلات خانواده، کافی نیست. شایسته است توجه ویژه¬ای که شارع به نقش محوری اخلاق در خانواده دارد، ، در وضع قوانین خانواده نیز، به موازات شرع و به تبعیت از آن ، بیش از پیش منعکس شود. تأکید ویژۀ شارع بر کارآمدی اخلاق در حوزۀ خانواده و نیز ویژگی ذاتی اخلاق یعنی داشتن ضمانت اجراهای درونی ، مؤید این نظر است که اخلاق، ظرفیت و قابلیت آن را داراست که نقش موثرتر و گسترد¬تری در استحکام بنای خانواده ایفا کند و در قیاس با قانون، به نحو فراگیر و با هزینۀ کمتری، در پیشگیری از سستی نهاد خانواده، به کار گرفته شود. بر این اساس، ضرورت دارد که قوانین خانواده، بیش از پیش، با لحاظ عناصر اخلاقی در متن خود، تنظیم شوند . نتیجه آنکه: چنانچه برای عدم پایبندی به برخی ¬دستورات اخلاقی، ضمانت اجراهای قانونی پیش بینی می¬شود، انگیزه و نقطه شروعی خواهد شد برای نهادینه شدن و حاکمیت هر چه بیشتر اخلاق در خانواده¬ها و این، خود، در سطحی کلان, منجر به افزایش میزان رعایت اخلاقیات در جامعه و رسیدن به جامعۀ آرمانی اخلاق مدار، خواهد شد. کلید واژگان: حقوق خانواده، اخلاق و خانواده، قوانین خانواده، لایحۀ جدید خانواده