در تحقیق پیش روی سعی بر آن شده تا ملاک و معیار ارزش و در واقع منشأ مالیت اشیاء از دیدگاه فقها و حقوق دانان اسلامی و اقتصاددانان اروپایی مشخص و تبیین گردد.با بررسی نظر فقها و حقوقدانان اسلامی فی المجموع عناصر سه گانه ای چه به نحو مقتضی و چه به نحو عدم مانع برای شکل گرفتن مالیت یک شیء وجود دارد اول متعلق غرض بودن دوم کمیابی نسبی و سوم قابلیت اختصاص بنابراین بصورت خلاصه می گوییم اگر شیئی به خاطر داشتن نفع عقلایی یا به هر دلیل دیگری مورد غرضی از اغراض مردم قرار گرفت و از کمیابی نسبی هم برخوردار بود مردم نسبت به آن میل و رغبت معاملی پیدا کرده و اقدام به تقاضایش می کنند حال اگر مانع عدم قابلیت اختصاص آن شیء به شخص حقیقی یا حقوقی در کار نباشد افراد اقدام به عرضه اش می کنند و در اثر تحقق این عرضه و تقاضا برای آن شیء مالیت شکل می گیرد.از نظر اقتصاددانان اروپایی قدیمی مانند آدام اسمیت و ریکاردو و مارکس ارزش اشیاء به کار متبلور در آنها بستگی دارد اما پس از یک قرن حاکمیت این نظر اقتصاددانان جدید بر خلاف وحدت نظر اسلاف خود اساس ارزش کالا را مطلوبیت نهایی آخرین واحد موجود آن کالا می دانند.بطورکلی برآیند نظریات این است که تعلق غرض مردم به یک شیء و مطلوبیت آن شیء برای مردم اساسی ترین منشاء مالیت اشیاء است.کلید واژه: ارزش اشیاء، مالیت، نفع، فقه، اقتصاد