میزان انطباق روش متکلمین امامیه در مساله ضرورت نبوت بر آیات و روایات
General Material Designation
[پایان نامه]
First Statement of Responsibility
/ اعظم جانپور
Subsequent Statement of Responsibility
؛ استاد راهنما: موسی ملایری
.PUBLICATION, DISTRIBUTION, ETC
Name of Publisher, Distributor, etc.
: دانشگاه قرآن و حدیث (پردیس تهران)
Date of Publication, Distribution, etc.
، ۱۳۹۳
PHYSICAL DESCRIPTION
Specific Material Designation and Extent of Item
۱۹۳ ص.
INTERNAL BIBLIOGRAPHIES/INDEXES NOTE
Text of Note
کتابنامه: ص. ۱۸۳ - ۱۹۰؛ همچنین به صورت زیرنویس
DISSERTATION (THESIS) NOTE
Dissertation or thesis details and type of degree
کارشناسی ارشد
Discipline of degree
علوم حدیث (گرایش کلام و عقاید)
Date of degree
۱۹/۰۶/۱۳۹۳
SUMMARY OR ABSTRACT
Text of Note
مسئله ضرورت بعثت پيامبران اين سوال را به ذهن متبادر مي سازد كه آيا بشر برای سعادت دنيا و آخرتش به برانگيختن پيامبران نياز دارد؟ و آيا بر حق تعالی لازم و ضروری است كه انسانهای برگزيدهای را برای هدايت انسانها انتخاب كند؟ و آيا عقل بشر نمیتواند مصالح و مفاسد زندگی خود را تشخيص دهد؟ ما در اين رساله برآنيم كه ديدگاههای متكلمان اماميه را در خصوص ضرورت بعثت، بررسی كرده و انطباق آن را با آيات و روايات به اثبات برسانيم. متكلمان اسلامی، اعم از اماميه و غيرآن، در حوزه ضرورت بعثت پيامبران، از ديدگاه يكسانی برخوردار نيستند. عدهای از متكلّمان با تكيه بر حسن و قبح عقلی، به قاعده لطف تمسّک كرده و با اين قاعده، ضرورت بعثت انبياء را، در دوری از معصيت و نزديكي به طاعت تبيين كردند. عدهاي ديگر از متكلّمان، هم مشرب حكيمان شده، رويكرد عدالتگرايانه را طی كردهاند. كه از ضرورت حيات اجتماعی و وضع قانون، برای حفظ دالت سخن به ميان آوردهاند. رويكرد ديگر متكلّمان اسلامی درباره ضرورت نبوت، از طريق استدلال بر وجوب قاعده اصلح بر خداوند است. بنا بر اينكه خداوند جز اصلح اشياء را در دين و دنيا برای بندگان مكلفش انجام نمیدهد. برخی از متكلّمان اسلامی از محدوديت عقل برای رسيدن به مصالح و مفاسد دين و دنيا، سخن گفته و تصريح كردهاند كه عقل در بسياری از مراحل زندگی به شرع نياز دارد؛ و وجوب بعثت را از اين طريق اثبات میكنند. 1ـ عبث نبودن آفرينش انسان. 2ـ اكمال معرفت فطری انسان. 3ـ اتمام حجت الهی. 4ـ عدالت اجتماعی. بنابراين میتوان دريافت كه در بسياری موارد، روش متكلمان با روش آيات و روايات قابل انطباق میباشد. برای نمونه میتوان به آيه {لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ أَنزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَ الْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْط} تمسّک كرد كه نشان میدهد نياز به عدالت، از نظر متكلمان، از مهمترين نيازهای بشری است كه به وسيله پيامبران تحقّق میپذيرد. و امام علی (×) فرمودند: «العدُل يَضعِ الامورَ مواضَعها». عدل، هر چيزي را در جايگاه مناسب خود قرار میدهد. يا روش متكلمان در استناد به قاعده اصلح، میتواند با آيه {وَ مَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَا أَنزَلَ اللَّهُ عَلىَ بَشرٍَ مِّن شىَْءٍ }، انعام/91، از طريق قدر و منزلت الهی، میتوان به اثبات ضرورت نبوّت پرداخت زیرا در این آیه نزول وحی با شناخت منزلت الهی ملازم یکدیگر دانسته شده است. و يا بنا بر كلام امام علی(×) كه میفرمايد: پیامبران از پى یکدیگر آمدند تا مردم پيمان فطری خود با خدا و نعمت او را که از یاد بردهاند، یاد آورند و از آنان حجّت بگیرند که رسالت حق به آنان رسیده است و خردهاشان را که در پرده غفلت، مستور گشته، برانگیزاند. كه در كلام اكثر متكلمان اين موارد مشهود است. و مساله «اتمام حجت الهی»، كه در كلام متكلمينی مانند شيخ مفيد و محقق طوسی كه میگويند: «اينكه در هر زمانی حجت خدا بر بندگان وجود دارد تا آنها را به مصالحشان در دين آشنا سازد.»، که در روايات متعددی به آن اشاره شده است. كليد واژهها: نبی، بعثت، وجوب، قاعده لطف، حسن و قبح، تكليف، حكمت الهی.