رساله حاضر جهت تبیین مبانی و روش مفسر بنام قرن دهم هجری، ملا حسین واعظ کاشفی(مواهب علیه) تنظیم گردیده است. برای رسیدن به این هدف و تبیین دقیق موضوع، رساله در شش فصل نگاشته شده. فصل اول:این فصل مشتمل بر کلیاتی درباره شخصیت کاشفی و تفسیر مواهب علیه است. بخش اول آن درباره شخصیت، مذهب و آثار کاشفی است. بخش دوم به بیان جایگاه. مواهب علیه درمیان تفاسیر پارسی، چینش کلی و نقاط قوت و ضعف آن می پردازد. فصل دوم، این فصل، دیدگاه های علوم قرآنی کاشفی را در برمی گیرد که عبارتند از نسخ در قرآن، محکم و متشابه، تحریف ناپذیری قرآن، اعجاز قرآن، حروف مقطعه و اسباب نزول آیات. فصل سوم: در این فصل منابع عام و خاص تفسیر آورده شده. فصل چهارم: در این فصل ابتدا به تعریف دو واژه تفسیر و تأویل و دیدگاه کاشفی در این مورد و در ادامه مبانی کاشفی در تفسیر یعنی ظاهر و باطن قرآن، حجیت روایات پیامبر اکرم(ص)، اهل بیت عصمت(ع) و صحابه و تابعین، تحریف ناپذیری قرآن و قابل فهم بودن قرآن اختصاص یافته است. فصل پنجم: این فصل مهمترین فصل رساله است که به بررسی روش وگرایش تفسیری کاشفی درتفسیر مواهب علیه پرداخته شد. روش مفسر، بهره گیری از روش نقلی(قرآن به قرآن و قرآن به سنت) و عقلی بوده و مهمترین گرایش ایشان، گرایش عرفانی می باشد.