قرآن در آیاتی به شفا بودن خود اشاره دارد. با توجه به کاربرد واژه مرض که به طور صریح در مورد قلب به کار رفته و با توجه به اینکه قرآن خودش را «شفا لما فی الصدور» دانسته، این شفا بخشی قرآن علاوه بر بیماریهای جسمانی، بیماریهای روانی را نیز در بر می گیرد. گر چه نمی توان قلب و صدر را با نفس آدمی مساوی دانست، اما نفس، قلب و صدر را در بر می گیرد. قرآن علاوه بر اینکه مرض را به قلب نسبت می دهد، حالات و صفات منفی دیگری چون بخل، حسد، کینه، غفلت و مانند آن را به انسان می دهد، که مسلماً وجود این صفات با سلامت قلب ناسازگار است و انسانی که دارای این صفات باشد، در واقع یک بیمار روانی ست. در قرآن تعالیم ودستور العملهایی از قبیل ایمان، ذکر ، دعا، توکل وصبر به کار رفته است، که عمل به هر کدام از اینها سبب تقویت روان آدمی شده و از آلوده شدن آن جلوگیری کرده و بسیاری از بیماریهای روانی و عوارض آنها از قبیل اضطراب، ترس و دلهره را درمان می نماید. در این تحقیق آثار این تعالیم و دستورالعملها مورد بررسی قرار می گیرد.