روش تربیتی اسلام، روش خاصی است که در عین حال کاملترین روش تربیتی نیز می باشد و مهمترین مشخصه آن جنبه اخلاقی و پرورش بعد معنوی انسان است. در واقع هدف تربیتی اسلام بیشتر این است که انسانی را تربیت کند که در این دنیا زندگی کند بدون اینکه کوچکترین اصطحکاک بین او و جهان هستی به وجود بیاید و به نحو کاملی بتواند از امکانات موجود استفاده کند تا بتواند آینده خود را تضمین کند، آینده ای که دیگر راه برگشتی در آن نیست و هر چه هست نتیجه تلاش انسان است. در واقع منظور از تربیت؛ بیشتر جنبه معنوی آن یعنی تزکیه نفس است. رفتن به طرف نیکی ها و آراستن نفس به آن و پاک کردن از پلیدیها و آلودگیهاست. پاک ساختن نهاد انسان از آلودگیها: «قد افلح من زکیها و قد خاب من دسیها »هر کس آن را پاک گردانید، قطعا رستگار شد. در واقع ثمره درخت تربیت میوه های پربار اخلاقیات مثبت است و هیج تعجبی ندارد که ثمره تربیت اسلامی، انسانی باشد که شایستگی جانشینی خداوند را بر روی زمین داشته باشد، چرا که تربیت اسلامی تربیتی همه جانبه است، تربیتی کامل و بی نقص، هم به فکر روح است و هم به فکر جسم، و نه آنچنان دست را بالا می گیرد که انسان از پشت بام بیفتد و نه آنچنان که انسان دچار خود کم بینی شود، نه افراط، نه تفریطی، بلکه در مسیری مطمئن و با حالتی تعادل و میانه رو، هماهنگ با ساختمان فیزیکی و روحانی انسان، هماهنگ با آن نیروها و احساسات و نگرشهایی که در فطرت انسان کار گذاشته شده است، تربیتی کامل با تمام پیش بینی ها. هدف تربیت اسلامی، در واقع پرستش خداوند است، چرا که اسلام می داند که انسان نیازبه پرستش چیزی دارد لذا این نیروی فطری را انسان را به مسیر اصلی خود هدایت می کند و انسانی را به بار می آورد که خداوند را بپرستند تا نهایتا به رستگاری و رهایی برسد. شرافت انسان یک اصل است و اصول در اسلام هیچ گاه زیر پا نهاده نمی شوند، همانطور که انسانها شریف هستند با هم برابرند و نژادها و رنگها، زبانها و لهجه ها هیچ برتر ی به یکدیگر ندارند و تنها معیار برتری در مکتب اسلام، تقوی است، انسان موجود مختار آفریده شده و اختیار او سبب شده است که قادر باشد بین راه و بی راه یکی را انتخاب کند و اگر این اختیار از انسان سلب شود دیگر حیات انسان بی هدف خواهد بود چرا که انسان دیگر هیچ قدرتی بر اعمال خود نخواهد داشت تا هدفی برای خود برگزیند. در نهایت روشهای تربیتی در اسلام روشهایی بی عیب و نقص هستند که مرحله به مرحله پیش می رود و همچون حلقه های زنجیر به هم پیوسته هستند و هر چه جلوتر می رویم روشهای مؤثرتر و محکم تر خواهند شد. ابتدا زمینه را سالم می کند. بستری مناسب خالی از هر گونه عوامل مزاحم و هر جا که برای تربیت انسان خطر آفرین باشد گوشزد می کند، ازدواج با نزدیکان را بستری مناسب برای بیماریهای ارث می داند. بعد از ایجاد بستر مناسب تربیتی به معرفی الگوها و اسوه ها می پردازد تا بشریت جان تشنه خویش را از این دریای بی کران که نمونه های انسان کاملند سیراب کند، شخصیت های مثبتی چون حضرت محمد(ص)، نوح(ع)، ابراهیم(ع)، اسماعیل(ع)، موسی(ع) و... ، در مقابل نمونه هایی نیز معرفی می کند که باید از آنها دوری جست، شخصیت هایی چون، فرعون، ابولهب، و… خداوند در قرآن از شیوه های گوناگونی استفاده کرده است که همه آنها روش های تربیتی هستند. از تمرین و تکرار سخن به میان آورده، از پند و اندرز و تبشیر و انذارو امر به معروف و نهی از منکر، بیان داستان و سر گذشت ملل تا تنبیه! و در نهایت امیدی برای گنهکاران و کسانی که کار را تمام شده می دانند و می پندارند که دیگر هیچ راه بازگشتی نیست و آن راهی جز توبه و بازگشت نیست