شروع تفاوت ها از دو نگاه درون دینی و برون دینی بررسی می شود، صاحب نظران برون دینی قائلند که عواملی همچون محیط و رشد سنی کودکان و .... باعث رفتارهای متفاوت بین جنس نر و ماده می شود و حال اینکه بزرگان دین معتقدند که از همان شروع خلقت این تفاوتها وجود دارد و گفته ی نظریه پردازان برون دینی را این طور نقد می زنند که ما در همان دوران نوزادی تفاوت های میان دختر و پسر شاهد هستیم. پس از اینکه دریافتیم که وجود زن و مرد متفاوت است، براساس آیات وتوضیحاتی از علماء به این مطلب پی می بریم که این دو در گوهر وجودی و انسان بودن یکی هستند ولی تفوت هایی در جنسیت دارند بدین معنا که در جسم و روان با همدیگر متفاوتند. و در تفاوتهای جسمی این مطلب برای ما آشکار می شود، کیفیت تفاوت ها بدین صورت است که عمده صفات زنانگی از هورمونی به نام استروژن ناشی می شود که در صفت ثانویه جنسی و دستگاه تناسلی، آبستنی، زایمان و ... کاملا مؤثر است و هورمونی که ویژه جنس نر است و باعث صفات مردانگی می شود تستسترون نام دارد که باعث تفاوت در قدرت عضلانی و ترکیب استخوان ها و ... می شود. اما در کنار تفاوت های جسمی، زنان و مردان از لحاظ روحی و روانی کاملا با هم فرق دارند و آیات و روایات نظریه پردازان این فن بر این مطلب صحه می گذارند. و این مطلب را می توان در حس عاطفی، میل و رغبت ها، نیازمند های روحی این دو یافت به طور مثال در نیازمندیها مردان نیازمند به اعتماد همسرانشان هستند و زنان نیازمند به مراقبت آنان و اینکه احساس کنند کسی به فکر آنهاست و وجودشان در زندگی زناشویی مؤثر است. یکی از مسائلی که اختلاف در آن بسیار است تفاوت در میزان عقل زنان و مردان می باشد به طوری که گروهی قائلند که عقل زنان در مقابل مردان دچار نوسان است و برای اثبات این نظر و خود به کلام امیرالمؤمنین ( ع) در نهج البلاغه استناد کرده اند و صاحب نظران نقدهای متفاوتی بر این نظریه وارد کرده اند که یکی از علما چنین می فرماید : « عقل نیروی سنجش است و برای این سنجیدن نیاز به مقدمات دارد که اگر این مقدمات ناقص باشد در نوع سنجش ( عقل) آنها نقص به وجود می آید و زنان بیشتر از مردان در این مقدمات مبتلای به صفات زنانگی شده و در نتیجه در سنجش کامل آنها خلل وارد می شود، پس بر اساس این رأی زنان عقل کامل دارند ولی اگر مقدمات ناقص فراهم کنند به سنجش ناقص خواهند رسید». اما در پایان باید متذکر شویم که اگر زنان و مردان این تفاوت ها را بپذیرند زندگی سرشار از آرامش خواهند داشت و اگر به این تفاوت ها به دیده ی نقص بنگرند دچار بحران های روحی و روانی خواهند شد، در واقع می توان گفت که این تفاوت ها تعادلی را در زندگی برای زنان و مردان به ارمغان می آورد به طوریکه نیازهای زنان را مردان و نیازهای مردان را زنان پوشش می دهند.