برهان وجودی یکی از براهین مهم فلسفی است که همواره در طول تاریخ فلسفی، فیلسوفان را مجذوب خود کرده است. مرکز ثقل دلیل وجودشناختی آن است که خداوند، به فرض وجود، یعنی از آن نوع موجوداتی نیست که اتفاقی وجود پیدا کرده اند. این تصور درست از خداوند را می توان با توسل به جهان بینی سنتهای یهودی، مسیحی و اسلامی نشان داد و این کار از طریق بررسی تجربی و ماتاخر در نوع نگرش این سنتها نسبت به خداوند صورت می گیرد. برهان وجودی ابتدا توسط آنسلم مطرح شد و پس از آن گونیلو، آکویناس، هیوم و کانت آن مورد نقد و بررسی قرار دادند. در فلسفه جدید، دکارت و لایبنیتس از معروفترین مدافعین برهان وجودی می باشند. در دوره معاصر نیز هارتشورن و مالکم تقریر جدیدی از این برهان ارائه کرده اند.