عدل واژه ای است که بشراز بدو تمدن خودشناخته وبرای ایجاد کردن آن کوشیده است . مساله عدالت، مساله ای است که ازیک سوانسان به عنوان تنها موجود مستقل وصاحب عقل وحقیقت جو، درعین حال مختار وآزاد پیوسته درپی شناخت واجرای آن بوده است . واز سوی دیگر فطرت انسانی اش ازدرون اورا به سوی عدالت وعدالت خواهی اش سوق می داده ا ست. اوهمیشه ازظلم وستم وبی عدالتی احساس انزجاروتنفرداشته و عدالت مورد محبت ومودّت او بوده است . بجث عدل ومباحث پیرامون آن ازمباحث والایی در معارف الهی برخوردار است وبیان کننده رابطه حق باجهان وانسان است . بامشاهده طبیعت واندیشه درخلقت، انسان متوجه می شود که در جهان آفرینش، نظمی حکم فرماست وترکیب جهان، موزون ومتعادل است . عدل الهی فیزیکی ازتعالیم انبیاء واولیاء الهی بوده وبرای استقرار آن درجهان از هیچ کوششی فروگذارنکرده اند . مساله عدل نقش کلیدی دربسیاری ازمباحث فکری واعتقادی دارد: زیرااین مساله ازیک طرف بااصل ایمان به وجود خداوند واز طرف دیگر با مساله معاد وازجهت دیگر با مساله پاداش وجزا، جبرواختیار وتفویض وتوحید وامثال آن رابطه دارد بحث عدل الهی دارای آثار ونتایجی است که برای همگان مفید وضروری به نظر می رسد . واز مسائل مهم کلامی واعتقادی است واموری چون : هدف وغرض در افعال الهی، لزوم بعثت انبیاء، عصمت انبیاء، تصدیق مدعیان نبوت، حسن تکلیف ولزوم آن، امتناع تکلیف مالایطاق، مختاربودن انسان ولزوم وجود قیامت ومعاد را اثبات می کند.همچنین عدالت سبب آسایش و آرامش برای انسان وپلکانی برای تکامل بشروجوامع خواهد بود .