علمای علم کلام معمولا بحث پیرامون معرفت خدا را به عنوان «اثبات صانع» آغاز می کنند و با طرح مقدماتی، وجوب معرفت باری را مطرح می نمایند. اهل کلام شناخت و معرفت خدا را امری بدیهی و بی نیازی از اثبات نمی دانند و معتقدند این موضوع نیز همانند دیگر موضوعات مجهول و مشکوکی است که شناخت آن ها از طریق علم حصولی و تصور آن ها صورت می گیرد، ولی از آنجا که تصور خدا امری محال است، می گویند: معرفت خدا یعنی قطع به وجود خدا با تصور وجه او، نه تصور خودش. و این معرفت را معرفت «معرفت بالوجه» می نامند. این در حالی است که قرآن کریم و روایات معصومین علیهم السلام معرفت خدا را امری بدیهی و فطری می داند که نیاز به تذکر و یادآوری انبیا و اولیای الهی دارد.در این مقاله تلاش بر این است که فطری بودن معرفت خدا را با استفاده از آیات و روایات به اثبات رسد و انبیا و اولیای الهی را به عنوان مذکران این نعمت فراموش شده معرفی گردند.
TOPICAL NAME USED AS SUBJECT
Entry Element
آیه میثاق;عالم ذر;پیشینه معرفت;مذکران عهد نخست;معرفت ;