یکی از بخش های مهم زمینه سازی دولت برای ظهور، در حوزه «انسان» انجام می شود. از آن جا که علم روان شناسی، به مطالعه روان و رفتار انسان می پردازد و شاخه های مختلف آن تمام عرصه های زندگی انسان را دربر می گیرد، باید بررسی شود که آیا این علم می تواند در دولت زمینه ساز و در جریان زمینه سازی نقشی ایفا کند یا خیر، زیرا غفلت از مطالعه این علم، در حقیقت غفلت از انسان و نقش آن در زمینه سازی ظهور است. علاوه بر این، اگر بخواهیم روان شناسی را یکی از ابزارهای زمینه سازی ظهور قرار دهیم، این پرسش مطرح می شود که آیا می توان به کمک این نظام موجود، به این هدف نایل شد یا این که لازم است در نظام روان شناسی، بر مبنای مولفه های مهدویت، تغییر و تحول اساسی رخ دهد. پژوهش حاضر با ارایه دو فرضیه، با روش توصیفی به بررسی این موضوع می پردازد و نتیجه می گیرد که زمینه سازی ظهور حضرت مهدی به روان شناسی، و روان شناسی نیز به زمینه سازی ظهور نیاز دارد. بنابراین، لازم است که روان شناسی موجود، به صورت روان شناسی زمینه ساز درآید که دارای پنج ویژگی آرمان گرایی، خدامحوری، عدالت گستری، غایت اندیشی و مهدی پژوهی است.