هیک، در تئودیسه پرورش روح هم به مساله شرور اخلاقی پاسخ می دهد و هم به توجیه شرور طبیعی می پردازد و در این مقام، به مراحل دوگانه خلقت انسان، یعنی صورت خدا بودن و شباهت به خدا داشتن، اشاره می کند. به نظر هیک، شرور اخلاقی لازمه مختار بودن انسان هستند. انسان اولیه و همه فرزندان او، در جهانی که موهم حس دوری از خداست واقع شده اند. هیک، از این حس با عنوان فاصله معرفتی از خداوند یاد می کند. قرار گرفتن انسان در این محیط سبب می شود که او با برخورداری از نعمت اختیار، مرتکب شرور اخلاقی یا گناه شود. از سوی دیگر، شرور طبیعی لازمه رشد و تعالی روح انسان هستند. این شرور به انسان کمک می کنند تا فضایلی از قبیل شجاعت، گذشت، صبر و هم دردی را کسب کند و به تدریج، به شباهت با خدا دست یابد. به نظر هیک، همه انسان ها، به جز مسیح، پس از مرگ در چرخه زندگی های متعدد قرار گرفته و پس از طی آن ها، به خیر نهایی و شباهت با خداوند دست می یابند.