در این مقاله، پس از ریشه شناسی واژه توکل، تطور دلالی و معانی آن در نهج البلاغه، توضیح داده می شود. سپس واژه توکل در نهج البلاغه مورد تحلیل معناشناختی قرار می گیرد. چنانکه در آثار عارفان و سالکان طریق الهی بیان شده است، واژه توکل دارای طیف وسیعی از مصادیق است که در قالب های مختلف عقلی (فلسفیی) کلامی، عرفانی، تفسیری، روائی و اخلاقی خودنمائی می کنند و شبکه ای وسیع از معانی را تشکیل می دهند. این شبکه، بسیار پیچیده است و بسته به عوامل درونی و بیرونی تنظیم می گردد.در این مقاله همچنین، واژه «تفویض» از نظر علم لغت و در اصطلاح عرفانی، توضیح داده می شود و ارتباط آن با توکل تبیین می گردد. واژه «توکل» اگر چه ممکن است با تفویض هم معنا باشد، ولی با ملاحظات سیستمی دیگر، از جنبه معنایی با یکدیگر متفاوت اند. همچنانکه «توکل» در قرآن، دارای وجوه معنایی است، در نهج البلاغه نیز معانی متعددی بر آن بار شده است. چنانکه «توکل» مرکز ثقل سیستم معنایی باشد، تفویض که از نظر معنایی به «توکل» بسیار نزدیک است می تواند با آن هم معنا گردد.