این مقاله بر آن است که معنای دعا را در ادیان ابراهیمی تحلیل نماید. برای این کار از نظریه بازی های زبانی ویتگنشتاین استفاده کرده است. ابتدا بازی های زبانی را به عنوان صور زیستن توضیح داده است، سپس ان شکل زیستن را که الگوی دعا به حساب می آید توضیح می دهد. سرانجام نشان می دهد که در ابراهیمی چگونه دعا می تواند راهی برای شناخت بهتر خدا باشد.