در اين مقاله به انتقاد از مبانی تعليم و تربيت عقلگرايی ارسطويی پرداخته شده و به معرفیمبانی نظريه تعليم و تربيت عرفانی پرداخته می شود كه می تواند آموزش و پـرورش را متحـولنمايد؛ در جهانِ امروز، چون گذشته، در شرق و غرب ديدگاه عقلگرای ارسـطويی مبنـا قـرارگرفته و آموزش و پرورش هايی كه زاييده چنين ديدگاهی اسـت جهـانگير شـده و «عقلانيـت»حاكميت يافته است. در حالی كه اين ديدگاه نقصی مبنايی و بزرگ دارد و ناخودآگاه جهـان رابه سوی ماده گرايی حريصانه به پيش می برد. به جنبه ظاهری آمـوزش اصـالت داده و از جنبـهمعنوی و تربيتی آن غافل مانده است. حتی نظريه های تعليم و تربيت كلامی و دين مدار هـم درسلطه ديدگاه عقلگرا اسير مانده اند. در حالی كه نظريه تعليم و تربيت عرفانی اين نقيصه هـا راندارد و می تواند نيازهای بشريت را در عرصه جهانی برآورده ساخته و به خوبی بر بحران هـایفردی و اجتماعی امروز غلبه نمايد. در اينجا مبانی نظری اين ديدگاه ارائه شده و راهكارهـايیعملی در تعليم و تربيت عرفانی بيان می گردد.
TOPICAL NAME USED AS SUBJECT
Entry Element
وحدت حقیقت وجودی;ارسطو;آموزش و پرورش;فلسفه (خاص);عشق بحران های اجتماعی;عقلانیت;عرفان;
Topical Subdivision
خودشناسی;فضایل اخلاقی;معرفت الهی;تعلیم و تربیت عقلگرا;تعلیم و تربیت عرفانی;تعلیم و تربیت ارسطویی;قرآن;تحول درونی;