عرفان، يكی از بهترين راه های شناخت حقيقت، در تمام اديان است. از طرفی علمسايبرنتيك نيز راه و روشی است كه می توان از طريق آن به حقيقت عالم كائنات دست يافت.اگر چه قدمت عرفان به ظاهر از علم سايبرنتيك بيشتر است؛ اما عرفا نيز بصورت فردی ودرونی از اين علم در جهت كنترل ذهن و فكر بهره جسته اند. بدون آنكه به عنوان علمی از آنواقف باشند و يا نامی از آن ببرند. با شناخت عناصر مشتركی كه بين اين دو روش وجود دارد،بشر قادر خواهد بود با عشق و خلاقيت، زندگی خويش را چنان تغيير دهد كه با امواجسمفونی عالم هستی، همخوانی داشته و او را به درجه عالی انسانيت ارتقا دهد. عناصریمشتركی همچون، وحدت وجود، معرفت، خودشناسی، سيروسلوك، شهود باطنی كه در هر دوروش، اساس و پايه تزكيه و تهذيب نفس بوده و انسان را از بودن در خودپرستی و خود بينیپاك می نمايد، آن چنان كه از جهان و جهانيان فقط يكی را ببيند و با او و برای او باشد. برایرسيدن به تطبيق درست عرفان با علم سايبرنتيك لازم است كه اصول اساسی، در دوروش مورد بررسی قرار گيرد. مهمترين اين اصول و موضوع كانونی در عرفان تمام اديان،وحدت وجود است. اين موضوع در علم سايبرنتيك نيز جايگاه محوری دارد زيرا در فيزيككوانتوم، كه زيربنای اين علم است، اساس بر وحدت وجود در عالم می باشد.